گزارش زمین‌شناسى ۰۰۰۰۰ ۱:۱ ورقه ( خلخال - رضوانشهر )

نوع گزارش سایر
گروه سایر
استان اردبیل
نویسنده عمران اسدیان
تاریخ انتشار ۲۳ اسفند ۱۳۸۷

خلاصه توضیحات

مقدمه

توضیحات

1- چکیده چهار گوش 000/100 :1 خلخال- رضوانشهر بخشى از دریاى خزر و دشتهاى کرانه آن در خاور، و رشته کوههاى بوغروداغ (کوههاى طالش) در قسمت مرکزى و به مقدار اندکى فلات آذربایجان در سمت باختر را پوشش مى‌دهد. این ورقه از سمت شمال به ورقه آستارا، از خاور به دریاى خزر، از باختر به ورقه گیوى و از سمت جنوب به ورقه ماسوله محدود مى‌گردد. کهن‌ترین سنگهاى این منطقه که بطور پراکنده در نقاط مختلف، بویژه در قسمتهاى خاورى، جنوبى، و مرکزى ورقه برونزد دارد. شامل یک مجموعه دگرگونى مسکویت، بیوتیت شیست در پائین و فیلیت، سریسیت به همراه دخالهاى آهکى کریستالیزه و گدازه‌هاى بازیک در بالا مى‌باشد. عدسیهاى بزرگ و کوچک از سنگهاى اولترا بازیک بیشتر سرپانتینیت در داخل مجموعه دگرگونى یافت مى‌شود. مطالعات دقیق دیرینه شناسى از ادخالهاى اهکى کریستالیزه، سن این مجموعه دگرگونى را کربونیفر- پرمین مشخص کرده است. دیگر سنگهاى دوران اول (Paleozioic) در محدوده مورد بررسى منحصراً به آهکهاى تیره رنگ پرمین تعلق دارد که در برخى نقاط بوسیله سنگهایى از نوع باریک به مقدار ناچیز قطع شده‌اند. برونزدهاى دوران دوم (Mezozoic) را بیشتر سنگهاى رسوبى از نوع شیلهاى آهکى، آهک مارنى و ماسه‌اى و آهک و مقدار ناچیز توفهاى آندزیتى در بخش‌هاى زیرین تشکیل مى‌دهد. این سنگها با یک راستاى تقریباً شمالى- جنوبى و کمانى شکل در رشته کوههاى بوغروداغ بصورت ناهمساز سنگهاى دگرگون شده پرمو- کربونیفر و سنگهاى رسوبى پرمین را مى‌پوشاند که به کرتاسه بالا تعلق دارد. این مجموعه بصورت تاقدیس و ناودیسهاى کوچک و بسته دیده مى‌شوند که توسط سنگهاى آتشفشانى و رسوبى پالئون بصورت ناهمساز (دگرشیب زاویه‌دار) پوشیده مى‌شوند. سنگهاى رسوبى کرتاسه بالا را در قسمت زیرین بیشتر شیلهاى آهکى تیره رنگ و ماسه سنگهاى نازک لایه تشکیل مى‌دهد. در بخش فوقانى بیشتر آهکهاى ریفى، آهک متوسط لایه چرت‌دار به همراه لایه‌هاى ماسه سنگى و آهک مارنى مى‌باشد. سنگهاى کرتاسه بالا سن سنونین Senonian  (سانتونین- Santonian  ماستریشتین Maestrichtian) را مشخص مى‌نماید. پالئوژن (Paleogane ) را یک سرى سنگهاى ولکانیکى- رسوبى شامل توف، ماسه سنگ توفى آهک نومولیت‌دار شیلهاى تیره رنگ و گدازه و برش تشکیل مى‌دهدف که با یک قاعده کنگلومرائى بطور ناهمساز سنگهاى رسوبى کرتاسه را مى‌پوشاند. و به دو بخش پالئوسن Paleocene  و ائوسن Eocene قابل تفکیک است. سنگهایى که نشانگر نئوژن (Neogene) باشد در محدوده ورقه حاضر دیده نمى‌شود. فعالیت ماگمائى نفوذى در منطقه خیلى کم و تنها در قسمت شمالى ورقه، باختر بخش لیسار به صورت یک توده نفوذى کم‌ژرفا از نوع گرانودیوریت به رنگ صورتى به چشم مى‌خورد. این توده نفوذى توسط سنگهاى پالئوژن در سمت خاورى پوشیده شده و تکه‌هاى از آن بصورت اجزا، کنگلومراى قاعده پالئوژن دیده مى‌شود. هیچگونه شواهدى دال بر نفوذ آن در سنگهاى کرتاسه مشاهده نشده است و تصور مى‌رود که سن آن به قبل از کرتاسه تعلق داشته باشد؟ از رسوبهاى دوران چهارم مى‌توان نهشته‌هاى تراورتن، پادگانه‌هاى آبرفتى و رسوبهاى دشت گون کرانه‌هاى دریاى خزر را نام برد. 2- موقعیت جغرافیائى چهار گوش 000/100 :1 خلخال- رضوانشهر در شمال- شمال باختر ایران واقع شده که بین طولهاس جغرافیائى شرقى 15، 49-30، 48 و عرضهاى جغرافیائى شمالى 00، 38-30 ، 37 محدود است. این ورقه شامل بخش‌هایى از دو استان گیلان و اردبیل است و ستیغ بلندیهاى رشته کوههاى بوغروداغ حد مرز دو استان گیلان و اردبیل را مشخص مى‌سازد. قسمت باخترى رشته کوههاى مزبور پوشیده از جنگل مى‌باشد، بخش ساحلى دریاى خزر در باختر چهار گوش با ارتفاع کم از سطح دریاى آزاد (سطح ارتفاع دریاى خزر در رضوانشهر حدود 23- متر از سطح دریاى آزاد مى‌باشد) داراى آب و هواى گرم مرطوب در تابستان و معتدل و مرطوب در زمستان مى‌باشد. در صورتیکه سمت باخترى رشته کوههاى بوغروداغ، در استان اردبیل داراى آب و هواى معتدل در تابستان و سرد نیمه رطوبى در زمستان است. بخش مجاور کوههاى بوغروداغ داراى پوشش گیاهى به نسبت خوب و بوته‌هاى کوتاه مى‌باشد لیکن به سمت باختر از مقدار پوشش گیاهى به شدت کاسته مى‌شود. عمده شهرهاى جاى گرفته در این چهار گوش شامل شهرستان خلخال در استان اردبیل، شهرستان طالش (هشتپر) و رضوانشهر مربوط به استان گیلان مى‌باشد. مردم شهرستان خلخال و روستاهاى تابعه آن از راه کشاورزى، دامدارى و تا حدودى پرورش زنبورعسل تامین معاش مى‌کنند. عمده محصولات کشاورزى شامل گندم، جو و حبوبات است. مردم شهرستانهاى طالش (هشتپر) و رضوانشهر و روستاهاى وابسته به آنها اغلب به کشاورزى، دامدارى، جنگلدارى و ماهیگیرى اشغال دارند. فراورده‌هاى کشاورزى در این بخش بیشتر برنج، توتون، گندم و سیفیجات است به دلیل داشتن آب و هواى گرم و مرطوب در فصل تابستان دامداران منطقه طالش (هشتپر)- رضوانشهر از نیمه دوم خرداد تا اواخر شهریور به کوههاى سرسبز و خرم بوغروداغ کوچ مى‌کنند. مردمان گستره مورد بررسى عموماً مسلمان و مذهب آنها شیعه و اهل تسنن است. گویش رایج بین مردم ناحیه ترکى آذرى و لهجه طالشى مى‌باشد. 1-2: رودها : (Rivers) بخاطر بارندگیهاى زیاد در منطقه و داشتن ارتفاعات پربرف رشته کوههاى بوغروداغ، اکثر رودخانه‌ها و دره‌ها داراى آب دائمى هستند و اغلب این رودخانه‌ها از رشته‌کوههاى یاد شده سرچشمه مى‌گیرند. رودخانه‌هاى واقع در سمت خاور این رشته کوه پس از پیمودن مسافت کوتاه و مشروب ساختن زمینهاى دامنه‌ها و کرانه ساحلى دریاى خزر به این دریا مى‌ریزند. رودخانه‌هاى جاى گرفته در باختر کوههاى بوغروداغ پس از پیمودن مسافت نسبتاً طولانى به رودخانه قزل‌اوزن در آذربایجان منتهى مى‌گردند که خود یکى از شعبات اصلى سفید رود در گیلان است که در نهایت به دریاى خزر منتهى مى‌گردد. از رودخانه‌هاى مهم در سمت باخترى چهار گوش از جنوب بطرف شمال مى‌توان رودخانه‌هاى شفارود، لمیر، ناورود، وزنه سر، آق اولرولیسار را نام برد. از رودخانه‌هاى اصلى در سمت باخترى ورقه مى‌توان به رودخانه‌هاى خلخال، آرپاچاى، امامرود (شاه رود سابق) اشاره کرد. بخشى از آبهاى گوشه شمال باخترى ورقه در یک محدوده نسبتاً کوچک به دریاچه نور (NUR) در جنوب شهرستان اردبیل سرازیر مى‌شود. 2-2: کوهها (Mountaimns) کوههاى ورقه مورد مطالعه به طور اساسى بصوت یک رشته طویل کمانى شکل با راستاى کم و بیش شمالى- جنوبى کشیده شده است، که با نام رشته کوههاى بوغروداغ در منطقه معروف شده و از سمت شمال به ورقه آستارا ادامه یافته است. در سمت جنوب این رشته کوه با یک چرخش بطرف باختر به رشته کوههاى البرز متصل مى‌گردد. رشته کوه بوغروداغ با قله‌هایى بنام برزه کوه، جهانگیریه، تیروف، سبله خانى، سلطان خونى، عجم داغ، الیش وارو ... در منطقه شناخته مى‌شوند. بلندترین قله این ناحیه داراى 3096 متر ارتفاع از سطح دریاى آزاد واقع در گوشه شمال باخترى ورقه و گودترین ناحیه آن در باختر رضوانشهر کناره دریاى خزر حدود 23- متر ارتفاع از سطح دریاى آزاد مى‌باشد. 3-2: راهها (Roads) راههاى عمده و اصلى که شهرهاى منطقه را به همدیگر پیوند مى‌دهد عبارتند از راه اصلى آستارا، طالش (هشتپر)- بندرانزلى است که حدود 160 کیلومتر از درازاى این راه از محدود مورد بررسى عبور مى‌کند. دیگر راه اصلى راه خلخال به اسالم است که پس از گذشتن از ارتفاعات رشته کوههاى بوغروداغ و گردنه نیکى از میان جنگلها عبور کرده و به جاده اصلى طالش (هشتپر) بندرانزلى وصل مى‌شود. راه خلخال به مرکز استان اردبیل و راه خلخال- هشتجین، خلخال- امام رود (شاهرود سابق) از دیگر راههاى اصلى منطقه به حساب میایند. راههاى فرعى خاکى و شن‌ریزى شده زیادى در منطقه وجود دارد که روستاهاى چهارگوش را به همدیگر و در نهایت به شهرها مربوط مى‌سازد. 4-2: ریخت‌شناسى (Morphology) رشته کوههاى کمانى شکل بوغروداغ بصورت یک تاقدیس مرکب (آنتى کلینوریوم) با مجموعه‌اى از تاقدیسها و ناودیسها تشکیل شده است. دامنه خاورى این رشته کوه بلحاظ مجاورت با دریاى خزر و برخوردارى از رطوبت کافى پوشیده از جنگل انبوه مى‌باشد. بخاطر پوشش شدید گیاهى و جنگلى فرسایش این بخش محدود به بستر رودخانه‌ها و آبروها است که بصورت بسترهاى تنگ با دیواره‌هاى کنارى عمودى تظاهر دارند. این بخش از ورقه داراى ریخت‌شناسى خشن مى‌باشد که امکان دسترسى به بیشتر جاها را با دشوارى روبرو ساخته است. سمت باخترى چهارگوش با وجود پستى و بلندیهاى زیاد داراى ریخت‌شناسى ملایمترى نسبت به بخش خاورى است. 3- چینه‌شناسى : Stratigraphy در محدوده ورقه مورد بررسى برونزدى از یک مجموعه دگرگون یافته در بخش زیرین آغاز گشته و سپس با سنگهاى رسوبى مربوط به بخش بالایى کرتاسه و سنگهاى ولکانیکى و ولکانیکى رسوبى پ1الئوژن ادامه مى‌یابد و در نهایت به جوانترین رسوبات تراورتن و پادگانه‌هاى آبرفتى کواترنر ختم مى‌شود. این سنگها از کهن‌ به جوان بشرح زیر مى‌باشند. پرمو- کربونیفر: مجموعه دگرگونى (Metamorphic complex) در قسمتهاى مرکزى و خاورى ورقه مجموعه درهمى از سرى سنگهاى دگرگون شده با خاستگاه رسوبات پالئوزوئیک بالایى (Upper Paleozoic ) برونزد دارد. رخساره این سنگها از پائین به بالا شامل مسکویت، بیوتیت و کوارتز شیست (Quartz shiste  Biotite,  Muscovite,  ) و شیست‌هاى سریسیت (Seresite ) فیلیت (Philite ) با ادخالهائى از آهک کریستالیزه قرمز قهوه‌اى است. این سنگها در هسته تاقدیسها برونزد دارد و به طور عمده همراه با سنگهاى اولترابازیک سرپانتینى مى‌باشد. نودولها و رگه‌هاى شیرى رنگ کوارتز از مشخصات بارز دیگر این واحد است. مجموعه دگرگونى در واقع سنگ پى (Basement rocks) منطقه را تشکیل مى‌دهد. شدت دگرگونى از سمت خاور بطرف باختر منطقه کاسته مى‌شود، بطوریکه رخساره چیره در خاور ورقه در حد مسکویت، بیوتیت شیست و در باختر در حد سریسیت و فیلیت مى‌باشد. با این وصف این مجموعه به دو بخش از دیدگاه دگرگونى قابل تقسیم است. PCm1 : سرى دگرگونه با شدت دگرگونى به نسبت بالا در حد مسکویت، بیوتیت و کوارتز شیست که بیشتر در قسمتهاى خاورى به مقدار اندک در بخش مرکزى ورقه دیده مى‌شود. شیستها دگرگون شده داراى جلاى صابونى بوده و بطور کامل جهت یافته هستند. بلورهاى مسکویت، بیوتیت‌هاى قهوه‌اى کوارتز شفاف و فلدسپات آلکالن بطور موازى و طولى در مقاطع سنگ‌شناسى دیده مى‌شوند. ادخالهاى آهکى مرمرین قرمز و قهوه‌اى در برخى نقاط در داخل این واحد وجود دارد.نمونه‌هاى بررسى شده از این مرمرها بوسیله آقاى دکتر بزرگ‌نیا که از ناحیه باختر اسالم برداشت گردیده است نشانگر فسیلهاى زیر با سن (Murghabina) مى‌باشد. Paleotextuolaria sp. Fusulinids indet. K ahlerina . Schwagrina sp. Staffella sp. Climacammina . Baisalina . Neoendothyra sp. Bisphaera sp. PCm2 : سنگهاى با دگرگونى ضعیف که بطور عمده در هسته آنتى‌کلینوریوم رشته کوه بوغروداغ بخصوص در جنوب زندانه، خاور آبادى لرزیده ناو در طرفین رودخانه ناو (ناورود)، شمال باختر روستاى آق‌اولرو در امتداد گسله‌ها در سمت شمال ورقه برونزد دارد. حد دگرگونى سنگها در ردیف سریسیت شیست، فیلیت به همراه لایه‌هاى آهکى کمى دگرگون شده و شیلهاى تیره رنگ است. این سنگها بطرف بالا بیشتر شامل شیلهاى تیره رنگ با آثار گیاهى به مقدار قابل توجه همراه با لایه‌هاى ماسه سنگى و میکروکنگلومرائى است. آهکهاى متبلور در داخل این سرى علاوه بر فسیلهاى واحد PCm1 در دو نمونه فسیلهاى زیر را مشخص کرده و به کربونیفر نسبت داده است. (دکتر بزرگ‌نیا) Endothyra apposita conil & lys. Dainella chomatia (DAIN) Diplospaerina sp. Bryozoa diliris رخساره ظاهرى و وجود آثار گیاهى فراوان در شیلهاى این مجموعه سبب گردیده بود دیویس و همکاران (1972) مجموعه کمتر دگرگون شده را به سازند شمشک و مجموعه دگرگونى با درجه به نسبت بالا را به پره کامبرین نسبت دهند. PCv : در جنوب زندانه در داخل سرى PCm2  گدازه‌هاى اسیدى تا قلیایى برنگ سبز تیره مشاهده مى‌شود. این سنگها ولکانیکى نیز دگرگونى ضعیفى را متحمل شده‌اند، به طوریکه در بافت سنگ بلورهاى فلدسپاتها بى‌شکل با حاشیه دندانه‌دار و همچنین فراوانى انکلوزیونهاى مایع (Fluid- inclusion ) نشان دهنده نفوذ فاز فرار (Volatile phase ) در سنگ است که در مراحل بعد از ماگمانیسم (Post magmatism) بصورت شیره‌هاى اسیدى قلیائى گازدار در سنگها نفوذ مى‌کنند. مطالعات سنگ‌شناسى، این سنگها را در حد میکروگرانیت آلکالن میکروکوارتز سینیت تا دیاباز کمى دگرگون شده معرفى کرده است. کانیهاى اصلى سنگ، کوارتز، فلدسپات آلکالن، پلاژیوکلاز و کانیهاى ثانویه از قبیل آمفیبول (آکتینولیت)، پیروکسن تبدیل شده به ترمولیت، کربنات، بیوتیت، سریسیت، کلریت، کانیهاى رسى و اپیدوت مى‌باشد. دگرگونى ضعیف و نبود جهت یافتگى کانیهاى ثانویه حاصل از دگرگونى سبب مى‌شود که نتوان دیاباز را متادیاباز نامید. U1 . سنگهاى اولترابازیک عمدتاً سرپانتینی. سنگهاى بازیک و اولترا بازیک بیشتر سرپانتنیزه با اشکال شبیه ساخت بالشى با همبرى تکتونیکى در داخل مجموعه دگرگون شده PCm2 , PCm1 دیده مى‌شود. در خمبرى سرپانتنیت‌ها با سنگهاى دگرگونه در اثر دگرسانى آثار هیدرومنزیت، کریزوتیل آسبست به مقدار اندک مشاهده مى‌شود. در متن سنگهاى سرپانتین دانه‌هاى کرومیت بطور پراکنده و بصورت ریز بخصوص در توده برونزد‌ دار کناره‌هاى رودخانه لمیر وجود دارد. در بخش سرپانتنیزه نشده، ترکیب سنگ دونیت مى‌باشد. PC1: واحد آهکى کمى دگرگون شده با لایه‌بندى نسبتاً منظم و متوسط تا ستبر لایه از شمال باخترى زندانه بصورت یک باریکه و در راستاى یک گسله تراستى تا نزدیکى گردنه نیکى (جاده خلخال- اسالم) برونزد دارد. رنگ ظاهرى آهکها کرم کدر تا تیره به همراه رگه‌هاى کلسیتى سفید رنگ و داراى مقادیر زیادى فسیل در برخى لایه‌ها است. آقاى پرتو آذر فسیلهاى زیر را در آن تشخیص داده و سن کربونیفر- پرمین را براى آن مشخص کرده است.(Visean – Murghabian) Eotuberitina reithigerae , Tetratanis sp. Schwagrina sp. Parafusulina sp. Nummulostegina sp. Staffella sp. Bryozoa , Echinoids. Diplophaerina sp. Polysphaerineua sp. Earlandia sp. Bisphaera? sp. Pseudolituotubella sp. Tuberitina sp. Endothyra sp. Bradyina sp. Lituotubella sp. Gastropoda sp. سنگهاى دگرگون نشده پالئوزوئیک : برونزد کوچکى از آهکهاى تیره رنگ با لایه‌بندى منظم در جنوب باخترى ورقه و در جنوب خاورى روستاى خمس دیده مى‌شود. در میان لایه‌هاى آهکى شیلهاى تیره رنگ حدود چند سانتى‌متر دیده مى‌شود که سبب شده لایه‌هاى آهکى بطور آهکى بطور مجزا از هم نمایان شوند. گسترش اصلى این واحد به سمت جنوب (ورقه ماسوله) مى‌باشد. حد خاورى این واحد به سنگهاى دگرگونه ضعیف PCm2  ختم مى‌شود. فسیلهاى زیر در لایه‌هاى آهکى این واحد شناخته شده که نشانگر کربونیفر بالا- پرمین (Late Carboniferus to Permian) است. Diplopora sp. Pseudoepimastopora , Sereral Pachyphloia abroken Single Globiralvulina s Pices of Vermiporella. Atraetyliopsis sp. Schwagerinidae sp. Dimacammina sp. Wormm trace Nveoendothyra sp. Crinoides sp. Endotyra sp. Tatratanis Planulata. Aoujgalia sp. Turnayella sp. Septabansin Vermiporlla sp. مزوزوئیک  (Mezozoic) سنگهاى رسوبى مزوزوئیک در محدوده ورقه مورد بررسى بیشتر متعلق به کرتاسه بالایى است و یک نبود چینه‌اى طولانى از اواخر پالئوزوئیک تا کرتاسه بالا در این بخش حاکم بوده است. سنگهاى فلیش گونه کرتاسه بالا بیشتر هسته تاقدیس رشته کوه بوغروداغ را تشکیل داده و محور تاقدیس و ناودیس‌ها در یک راستاى شمالى- جنوبى، منطقه وسیعى را تحت پوشش قرار داده است. سنگهاى رسوبى کرتاسه بطور ناهمساز سنگهاى دگرگونه و غیر دگرگونه پالئوزوئیک بالا را پوشانده و خود بطور ناهمساز در زیر سنگهاى پالئوژن و کواترنر جاى دارند. لازم به ذکر است که سنگهاى قدیمى‌تر از کرتاسه بالا (شامل کرتاسه زیرین و ژوراسیک) در ورقه ماسوله در جنوب این ورقه برونزد دارند. واحدهاى سنگى کرتاسه بالا در این ورقه بشرح زیر مى‌باشد. Kush : سنگهاى منتسب به این بخش شامل شیلهاى سیلتى توفى و توف ماسه‌اى به همراه لایه‌هاى آهکى، شیلى نازک و متوسط لایه است. رنگ عمومى این واحد سبز تیره تا خاکسترى متمایل به سبز است. در بخشهاى زیرین این سنگها در محلهائیکه بر روى سنگ‌هاى پالئوزوئیک قرار مى‌گیرد و یا سه لایه متوسط کنگلومرا و ماسه سنگ دیده مى‌شود که اجزاى آنها بیشتر از سنگهاى دگرگونه و اولترابازیک تشکیل شده است. ستبراى این سنگها نزدیک به 300 متر است. آثار گیاهى در داخل این سنگها فراوان است. رخساره ظاهرى این واحد بیشتر شبیه ژوراسیک سازند شمشک مى‌باشد که همراه با فسیلهاى برجاى کرتاسه بالا و فسیلهاى حمل شده از کرتاسه پائین بسن‌آلبین که در شیلهاى آهکى آن شناخته شده بشرح زیر است. Orbitolina sp. Dictyoconus sp. Paraphyllum Primevum (Reworked) تشابه رخساره‌اى وجود آثار گیاهى و چند لایه کنگلومرائى موجود در قسمت زیرین سبب گردیده که در گزارش چهارگوش زمین‌شناسى بندرانزلى 250000 :1 (دیویس و همکاران) با توجه به رخساره ظاهرى آنرا به سازند شمشک نسبت دهند. نمونه‌هاى متعدد از مناطق مختلف این واحد جهت فسیل‌شناسى انتخاب گردید. مطالعات فسیل‌شناسى فونهاى زیر را با سن کرتاسه بالا مشخص کرده است. Radiolaria sp. Spong spicules. Diplosphaera sp. Bischaera sp. Echinoids sp. Paraphyllum Primevum. Ethelia slab Lithophyllum sp. Shcll and algal fragments. دو نمونه از این واحد بوسیله آقاى دکتر چ- طایروف در انستیتوى زمین‌شناسى جمهورى آذربایجان بررسى و فونهاى زیر با سن (آلبین؟ تورونین) کرتاسه بالا در آن تشخیص داده شده است. Dorysphaera . Patulibracchium sp. Holocryptocapsa sp. از رادیولرهاى فراوان موجود در این واحد تنها دو گونه به شرح زیر قابل تشخیص است. 1-Holocryptocaniunm ex dr . Barbul Dum 2-Sethocapsa sp. Ect. Kuv : واحد ولکانیکى بیشتر شامل سنگهاى لیتیک توف و توف ماسه‌اى است که ترکیب آنها آندزیتى تا داسیتى مى‌باشد. این سنگها بیشتر در داخل واحد Kush دیده میشود. سنگهاى ولکانیکى داراى بافت فنوکلاست و فنوکریست‌هاى از نوع پلاژیوکلاز با ماکل تکرارى با ترکیب سدیک و فلدسپات آلکالن است و به مقدار کم کانیهاى پیروکسن خرد شده از نوع اوژیت، کوارتز بصورت گوشه‌دار در متن سنگ و بصورت کریستال در رگه‌ها دیده مى‌شود. کربنات کلسیم بصورت کانى ثانوى و پراکنده که بیشتر حفره‌ها را پر کرده است وبه سنگ تیپ اسپلیتى داده است. ستبراى این واحد حدود 25 متر است. Kus1 : واحد آهکى، آهک‌ ماسه‌اى و ادخالهاى ماسه سنگى برنگ کرم تا زرد کرمى و تیپ فلیش مى‌باشد. این سنگها بطور جانبى به واحد Ku1  و Kum1  تبدیل مى‌شود. سنگهاى این واحد بشدت چین‌خورده و تاقدیس، ناودیسهاى متعددى را با راستاى شمالى- جنوبى بوجود آورده و سطح وسیعى از محدوده مورد مطالعه را پوشش مى‌دهد. ستبراى این واحد میان 700 متر تا 1200 متر بالغ مى‌شود. در بیشتر جاها این سنگها بوسیله دایکهاى آندزیتى (d) قطع شده است. لایه‌هاى ماسه سنگى مقدار

کلید واژه ها: اردبیل