توسعه زغال سنگ در ایران و ارائه سه راهکار
زغال سنگ یکی از مهمترین منابع انرژی فسیلی است که از دیر باز مورد استفاده بشر بوده است. ارزش این ماده معدنی خصوصا در انقلاب صنعتی که از اروپا آغاز گردید بیشتر نمایان شد
طلای سیاه
زغال سنگ یکی از مهمترین منابع انرژی فسیلی است که از دیر باز مورد استفاده بشر بوده است. ارزش این ماده معدنی خصوصا در انقلاب صنعتی که از اروپا آغاز گردید بیشتر نمایان شد و مصرف آن به عنوان سوخت لکوموتیوها (1839میلادی)، احیا کننده اکسید آهن (سنگ آهن) در کوره بلند تولید فولاد (1860میلادی) و نیروگاههای تولید برق (1880میلادی) روز به روز افزایش یافت.
تولید زغال سنگ در همه جهان مورد توجه بیشتری قرار گرفت، روشهای نوین و ماشینآلات گرانقیمت با بازدهی بالا برای استخراج آن اختراع و به تولید انبوه رسید، تعداد زیادی از معدنچیان در معادن زغال سنگ مشغول به کار گردیدند و در مجموع تحولات بزرگی در این زمینه در جهان ایجاد گردید. در جنگ جهانی دوم که نیاز به فولاد برای ماشینآلات جنگی به اوج خود رسید این بخش معدنکاری باز هم اهمیت بیشتری یافت.
در سال1960 میلادی به منظور استفاده در نیروگاههای برق، تولید زغال سنگ باز هم افزایش یافت. زغال سنگ به غیر از سوخت نیروگاههای برق و کک برای مصرف کارخانجات فولادسازی، همچنین در مصارف دارویی، غذایی، رنگ پارچه و محافظ چوب مورد استفاده قرار میگیرد. گازهای متان و دی اکسید کربن متصاعد شده در برخی کارخانجات کک سازی برای تولید گازها و پخت مواد به کار میروند. هنگام جنگ جهانی دوم در آلمان و در حال حاضر در آفریقای جنوبی از زغال سنگ، گازولین (بنزین) و روغنهای گرمازا استحصال شده است. خاکستر همراه زغال سنگ به عنوان مواد افزودنی در بتون و نیز در زیرسازی جادهها استفاده میگردد.
با تغییر نوع سوخت در وسائط نقلیه (لکوموتیو) و کارخانجات و سپس تسلط بیشتر بر انرژی اتمی و ساخت نیروگاههای تولید برق با سوخت هستهای و از طرفی مباحث مطرح شده درباره اثرات مخرب زیست محیطی استفاده از سوختهای فسیلی و همچنین ابداع روش احیای مستقیم در تولید فولاد، روند نزولی تولید زغال سنگ خصوصا در کشورهای اروپای غربی آغاز گردید و بسیاری از معادن زغال سنگ تعطیل یا دچار مشکلات فراوانی گردیدند، گرچه نیروگاههای اتمی نتوانستند به طور کامل جای واحدهای زغالسنگی را بگیرند و خصوصا در کشورهای دارای ذخایر زغال سنگ بلوک شرق هنوز هم بخش بزرگی از برق با سوخت زغالی تولید میشود، اما تصور تحلیلگران بر آن بود که استفاده از این ماده معدنی در آیندهای نه چندان دور بسیار محدود خواهد شد.
به علاوه تغییر سیاستهای اقتصادی بسیاری کشورها از سوسیالیزم به سمت سرمایهداری و جهتگیری برای حذف یارانهها، خصوصیسازی و بازار رقابتی مشکلاتی برای اقتصاد کشورها به وجود آورد که طبیعتا معادن زغال سنگ نیز از آن بی بهره نبودهاند و این خود عامل دیگر افزایش مشکلات قبلی بود.
سختی کار در معادن زغال سنگ زیرزمینی و خطراتی که بیش از همه انواع معادن و صنایع در کمین کارکنان آنهاست، شاید نقش به سزایی در ایجاد فضایی متفاوت و خشنتر از کارخانجات و حتی انواع دیگر معدنکاری داشته و معادن زغال سنگ زیرزمینی در همه کشورها مسائل پرسنلی بیشتری را تجربه نموده و مشکلات به صورت حادتری در این بخش ظاهر گردیدهاند. به همین دلیل برخی دولتها ترجیح دادند مشکلات کمتری را تحمل نمایند و کارخانجات فولاد سازی، زغال سنگ ارزانتر را از کشورهای دیگر که در زمینه زغال سنگ مشکلات کمتری را داشتند مثل استرالیا یا برخی کشورهای بلوک شرق که هنوز زغال سنگ را با قیمت تمام شده پایینتر تولید مینمودند، وارد نمایند.
در این میان اما دولتهای آیندهنگر به دلیل انگاشتن زغال سنگ به عنوان یک ماده معدنی استراتژیک، تعطیلی کلیه معادن زیر زمینی زغال سنگ را به صلاح کشورهای خود ندانستند و با قبول تخصیص یارانه به ادامه کار معادن بزرگ زغال سنگ کمک نمودند و بدین ترتیب تقریبا کلیه معادن زیرزمینی زغال سنگ باقیمانده در دنیا با حمایت دولتها به فعالیت خود ادامه دادند.
اما دهه اخیر شاهد اتفاقاتی نظیر گران شدن نفت، تحول عظیم اقتصادی در چین، حرکت سریعتر سیاست اقتصادی کشورهای بلوک شرق به علت سرمایهداری پس از فروپاشی شوروی سابق و نظایر آنها بود که تاثیر زیادی بر تغییر روند نزولی قیمتهای مواد معدنی داشتند و لذا به رغم نظر برخی تحلیلگران، معادن و از جمله معادن زغال سنگ مسیر جدیدی در پیش گرفتند. این تحولات صحت تصمیم آن دولتها مبنی بر حمایت بخش زغال سنگ را تایید نمودند.
زغال سنگ در ایران
پس از بهرهبرداری معادن زغال سنگ در محدوده کوههای البرز مرکزی درزمان جنگ جهانی دوم، اولین تلاش گسترده در اکتشاف سیستماتیک و بهرهبرداری از معادن زغال سنگ ایران در برنامه تولید فولاد کشور مد نظر قرار گرفت. در بررسیهای اولیه، نواحی البرز مرکزی و کرمان انتخاب و پس از انجام اکتشافات با هدف تامین زغال سنگ متالورژی به صورت کاملا دولتی مورد بهرهبرداری قرار گرفتند.
نظر به قرار گرفتن معادن زغال سنگ (و سنگ آهن) در یک سیستم بسته، قیمت مواد معدنی از ابتدا در مقایسه با قیمتهای جهانی نبوده و فرآیند تولید فولاد به طور کلی مد نظر بوده است.
تحولات اقتصادی و اجتماعی سالهای اخیر در جهان، تاثیر خود را بر کشور ایران نیز نهاده و در راستای اجرای سیاستهایی نظیر حذف یارانهها، خصوصیسازی و بازار رقابتی، صنایع ناتوان دولتی نظیر معادن زغال سنگ را که از ابتدا هم فارغ از رقابت مشغول فعالیت بودند، بیشتر دچار تنش نمود. خصوصیسازی این بخش نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان مشکلات خاص و حادتر از بقیه صنایع داشته است. حتی در برخی از کشورهای توانمند در تولید زغال سنگ، مقاومت در برابر حذف یارانهها و تعطیلی معادن عرصه را بر مجریان سیاستهای اقتصادی تنگ نمود. به عنوان مثال ادعای مسوولین لهستانی در اجلاس اخیر ایران و لهستان با حضور وزیر صنایع و معادن، مبنی بر پایان اقدام خصوصیسازی در لهستان در حالی مطرح گردید که حسب گزارش چاپ شده در یکی از نشریات همان کشور، برنامه خصوصیسازی در معادن زغال سنگ لهستان از سال 2005 میلادی آغاز میشود و آنها امیدوارند که در سال 2006 میلادی بتوانند این امر را به پایان برسانند. اهمیت این ماده معدنی که با تیتر طلای سیاه در نشریه مذکور عنوان شده بود هنگامی بیشتر مشخص میشود که میزان تولید برق با سوخت زغال سنگ در آن کشور (حدود 95درصد) را در نظر داشته باشیم.
راه آینده
به هر حال بهرغم همه مشکلات موجود، سیاستهای دولت در این بخش نیز باید اجرا میگردید اما در حالی که سازمان توسعه معادن قدمهای موثرتری را در امر خصوصیسازی برداشته و در سال 82، رتبه اول خصوصیسازی را به خود اختصاص داده است اما واگذاری معادن خصوصا زغال سنگ در این میان مشکلات خاص خود را داشته است.
با وجود اینکه سرمایهگذاران از سالهای قبل در معادن سنگ تزئینی و مصالح ساختمانی اقدام به سرمایهگذاری نمودند که با واگذاری معادن بزرگ سنگ تزئینی تحت پوشش سازمان این امر کامل گردید، لیکن ترغیب سرمایهگذاران برای ورود به معادن زغال سنگ موفقیت چندانی نداشت. لذا مسوولین ذیربط بر آن شدند که روشهای دیگری را انتخاب نمایند که مهمترین آنها تشویق پرسنل معادن زغال سنگ به جدا شدن از سیستم دولتی و ادامه فعالیت به شکل خصوصی میباشد.
این اقدام با موفقیت تقریبی همراه بود اما مشکلات معادن زغال سنگ همراه با این واگذاری از بین نرفتند بلکه با بهرهبردار جدید همراه گردیدند. لذا در جهت ایجاد زمینههای کمک به ایشان اقداماتی انجام گرفت که از جمله ارائه تسهیلات برای تجهیز معادن و نیز اکتشاف میباشد.
اگر صادقانه پذیرفته شود که به علت نیاز کارخانجات فولادسازی کشور به زغال سنگ و نیز وضعیت اقتصادی نامناسب کارگران این بخش ضروری است که همانند سایر کشورهای دارای ذخایر زغال سنگ (گرچه ذخایر کشور، با آنها قابل مقایسه نبوده و بسیار کمتر است لیکن ماهیت مسائل و مشکلات تفاوتی ندارد و حتی در معادن ایران به علت شرایط طبیعی ذخایر زغال سنگ حادتر است) میبایست از این بخش حمایت شود، دولت ناچار به اتخاذ سیاستهای جدیتری در این زمینه میباشد، ضمن آنکه ازدیاد قیمت زغال سنگ و مشکلات خرید جهانی آن اهمیت ویژهای برای اقدامات عاجل در این زمینه به وجود آورده است.
مشکلات
اولین و مهمترین مشکل معادن زغال سنگ ایران، نگرش منفی مسوولین رده بالای معدنی است که اگر سختی کار و خطرات حرفهای، همچنین وضعیت معادن زغال سنگ در جهان مدنظر باشد مطمئنا نگرشی اینچنین منفی به دنبال نخواهد داشت، بلکه همانند سایر معادن زیرزمینی دنیا ارقامی به عنوان یارانه بر قیمت هر تن زغال سنگ محسوب مینمایند.
دوم مشتری انحصاری آن است که همواره تعیین کننده قیمت بوده و به اینکه ادامه حیات کارخانجات تولید شمش فولاد در گرو مواد معدنی است و اصولا این صنایع به دلیل وجود مواد اولیه معدنی در کشور ایجاد شدهاند اغلب ارزش افزوده حاصل به سمت کارخانجات سوق داده شده است و اختلاف طبقاتی موجود در جامعه در این بخش کوچک معدنی و صنایع معدنی نمود واضحتری یافته است.
سوم عدم سرمایهگذاری مناسب برای نوسازی معادن زغال سنگ و لذا واگذاری معادن به همراه مشکلات آنها بوده است که لزوم یاری دولت را باز هم بیشتر نمایان میسازد.
اگر مشکلات فوقالذکر با وضعیت فنی نامناسب ذخایر زغال سنگ موجود در کشور یکجا در نظر گرفته شود، <واگذاری به بخش خصوصی راهحل مناسبی نبوده و قادر به حل مسائل این بخش نخواهد بود. بنابر این ضمن آنکه دولت هزینه اکتشاف ذخایر زغال سنگ را تقبل مینماید، باید در تجهیز معادن جدید، نوسازی معادن موجود، آموزش پرسنل بخش خصوصی، ارتقای ایمنی و ... از طرق مختلف یاری نموده تا بتوان طی برنامه تنظیم بخشی از نیاز صنایع فولاد به زغال سنگ را در کشور و توسط بخش خصوصی تامین نماید، چرا که وضعیت اخیر بازار زغال سنگ در جهان نشان داد که این ماده معدنی آنقدر اهمیت دارد که مسوولین توجه خاص به آن داشته باشند.
زغال سنگ یکی از مهمترین منابع انرژی فسیلی است که از دیر باز مورد استفاده بشر بوده است. ارزش این ماده معدنی خصوصا در انقلاب صنعتی که از اروپا آغاز گردید بیشتر نمایان شد و مصرف آن به عنوان سوخت لکوموتیوها (1839میلادی)، احیا کننده اکسید آهن (سنگ آهن) در کوره بلند تولید فولاد (1860میلادی) و نیروگاههای تولید برق (1880میلادی) روز به روز افزایش یافت.
تولید زغال سنگ در همه جهان مورد توجه بیشتری قرار گرفت، روشهای نوین و ماشینآلات گرانقیمت با بازدهی بالا برای استخراج آن اختراع و به تولید انبوه رسید، تعداد زیادی از معدنچیان در معادن زغال سنگ مشغول به کار گردیدند و در مجموع تحولات بزرگی در این زمینه در جهان ایجاد گردید. در جنگ جهانی دوم که نیاز به فولاد برای ماشینآلات جنگی به اوج خود رسید این بخش معدنکاری باز هم اهمیت بیشتری یافت.
در سال1960 میلادی به منظور استفاده در نیروگاههای برق، تولید زغال سنگ باز هم افزایش یافت. زغال سنگ به غیر از سوخت نیروگاههای برق و کک برای مصرف کارخانجات فولادسازی، همچنین در مصارف دارویی، غذایی، رنگ پارچه و محافظ چوب مورد استفاده قرار میگیرد. گازهای متان و دی اکسید کربن متصاعد شده در برخی کارخانجات کک سازی برای تولید گازها و پخت مواد به کار میروند. هنگام جنگ جهانی دوم در آلمان و در حال حاضر در آفریقای جنوبی از زغال سنگ، گازولین (بنزین) و روغنهای گرمازا استحصال شده است. خاکستر همراه زغال سنگ به عنوان مواد افزودنی در بتون و نیز در زیرسازی جادهها استفاده میگردد.
با تغییر نوع سوخت در وسائط نقلیه (لکوموتیو) و کارخانجات و سپس تسلط بیشتر بر انرژی اتمی و ساخت نیروگاههای تولید برق با سوخت هستهای و از طرفی مباحث مطرح شده درباره اثرات مخرب زیست محیطی استفاده از سوختهای فسیلی و همچنین ابداع روش احیای مستقیم در تولید فولاد، روند نزولی تولید زغال سنگ خصوصا در کشورهای اروپای غربی آغاز گردید و بسیاری از معادن زغال سنگ تعطیل یا دچار مشکلات فراوانی گردیدند، گرچه نیروگاههای اتمی نتوانستند به طور کامل جای واحدهای زغالسنگی را بگیرند و خصوصا در کشورهای دارای ذخایر زغال سنگ بلوک شرق هنوز هم بخش بزرگی از برق با سوخت زغالی تولید میشود، اما تصور تحلیلگران بر آن بود که استفاده از این ماده معدنی در آیندهای نه چندان دور بسیار محدود خواهد شد.
به علاوه تغییر سیاستهای اقتصادی بسیاری کشورها از سوسیالیزم به سمت سرمایهداری و جهتگیری برای حذف یارانهها، خصوصیسازی و بازار رقابتی مشکلاتی برای اقتصاد کشورها به وجود آورد که طبیعتا معادن زغال سنگ نیز از آن بی بهره نبودهاند و این خود عامل دیگر افزایش مشکلات قبلی بود.
سختی کار در معادن زغال سنگ زیرزمینی و خطراتی که بیش از همه انواع معادن و صنایع در کمین کارکنان آنهاست، شاید نقش به سزایی در ایجاد فضایی متفاوت و خشنتر از کارخانجات و حتی انواع دیگر معدنکاری داشته و معادن زغال سنگ زیرزمینی در همه کشورها مسائل پرسنلی بیشتری را تجربه نموده و مشکلات به صورت حادتری در این بخش ظاهر گردیدهاند. به همین دلیل برخی دولتها ترجیح دادند مشکلات کمتری را تحمل نمایند و کارخانجات فولاد سازی، زغال سنگ ارزانتر را از کشورهای دیگر که در زمینه زغال سنگ مشکلات کمتری را داشتند مثل استرالیا یا برخی کشورهای بلوک شرق که هنوز زغال سنگ را با قیمت تمام شده پایینتر تولید مینمودند، وارد نمایند.
در این میان اما دولتهای آیندهنگر به دلیل انگاشتن زغال سنگ به عنوان یک ماده معدنی استراتژیک، تعطیلی کلیه معادن زیر زمینی زغال سنگ را به صلاح کشورهای خود ندانستند و با قبول تخصیص یارانه به ادامه کار معادن بزرگ زغال سنگ کمک نمودند و بدین ترتیب تقریبا کلیه معادن زیرزمینی زغال سنگ باقیمانده در دنیا با حمایت دولتها به فعالیت خود ادامه دادند.
اما دهه اخیر شاهد اتفاقاتی نظیر گران شدن نفت، تحول عظیم اقتصادی در چین، حرکت سریعتر سیاست اقتصادی کشورهای بلوک شرق به علت سرمایهداری پس از فروپاشی شوروی سابق و نظایر آنها بود که تاثیر زیادی بر تغییر روند نزولی قیمتهای مواد معدنی داشتند و لذا به رغم نظر برخی تحلیلگران، معادن و از جمله معادن زغال سنگ مسیر جدیدی در پیش گرفتند. این تحولات صحت تصمیم آن دولتها مبنی بر حمایت بخش زغال سنگ را تایید نمودند.
زغال سنگ در ایران
پس از بهرهبرداری معادن زغال سنگ در محدوده کوههای البرز مرکزی درزمان جنگ جهانی دوم، اولین تلاش گسترده در اکتشاف سیستماتیک و بهرهبرداری از معادن زغال سنگ ایران در برنامه تولید فولاد کشور مد نظر قرار گرفت. در بررسیهای اولیه، نواحی البرز مرکزی و کرمان انتخاب و پس از انجام اکتشافات با هدف تامین زغال سنگ متالورژی به صورت کاملا دولتی مورد بهرهبرداری قرار گرفتند.
نظر به قرار گرفتن معادن زغال سنگ (و سنگ آهن) در یک سیستم بسته، قیمت مواد معدنی از ابتدا در مقایسه با قیمتهای جهانی نبوده و فرآیند تولید فولاد به طور کلی مد نظر بوده است.
تحولات اقتصادی و اجتماعی سالهای اخیر در جهان، تاثیر خود را بر کشور ایران نیز نهاده و در راستای اجرای سیاستهایی نظیر حذف یارانهها، خصوصیسازی و بازار رقابتی، صنایع ناتوان دولتی نظیر معادن زغال سنگ را که از ابتدا هم فارغ از رقابت مشغول فعالیت بودند، بیشتر دچار تنش نمود. خصوصیسازی این بخش نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان مشکلات خاص و حادتر از بقیه صنایع داشته است. حتی در برخی از کشورهای توانمند در تولید زغال سنگ، مقاومت در برابر حذف یارانهها و تعطیلی معادن عرصه را بر مجریان سیاستهای اقتصادی تنگ نمود. به عنوان مثال ادعای مسوولین لهستانی در اجلاس اخیر ایران و لهستان با حضور وزیر صنایع و معادن، مبنی بر پایان اقدام خصوصیسازی در لهستان در حالی مطرح گردید که حسب گزارش چاپ شده در یکی از نشریات همان کشور، برنامه خصوصیسازی در معادن زغال سنگ لهستان از سال 2005 میلادی آغاز میشود و آنها امیدوارند که در سال 2006 میلادی بتوانند این امر را به پایان برسانند. اهمیت این ماده معدنی که با تیتر طلای سیاه در نشریه مذکور عنوان شده بود هنگامی بیشتر مشخص میشود که میزان تولید برق با سوخت زغال سنگ در آن کشور (حدود 95درصد) را در نظر داشته باشیم.
راه آینده
به هر حال بهرغم همه مشکلات موجود، سیاستهای دولت در این بخش نیز باید اجرا میگردید اما در حالی که سازمان توسعه معادن قدمهای موثرتری را در امر خصوصیسازی برداشته و در سال 82، رتبه اول خصوصیسازی را به خود اختصاص داده است اما واگذاری معادن خصوصا زغال سنگ در این میان مشکلات خاص خود را داشته است.
با وجود اینکه سرمایهگذاران از سالهای قبل در معادن سنگ تزئینی و مصالح ساختمانی اقدام به سرمایهگذاری نمودند که با واگذاری معادن بزرگ سنگ تزئینی تحت پوشش سازمان این امر کامل گردید، لیکن ترغیب سرمایهگذاران برای ورود به معادن زغال سنگ موفقیت چندانی نداشت. لذا مسوولین ذیربط بر آن شدند که روشهای دیگری را انتخاب نمایند که مهمترین آنها تشویق پرسنل معادن زغال سنگ به جدا شدن از سیستم دولتی و ادامه فعالیت به شکل خصوصی میباشد.
این اقدام با موفقیت تقریبی همراه بود اما مشکلات معادن زغال سنگ همراه با این واگذاری از بین نرفتند بلکه با بهرهبردار جدید همراه گردیدند. لذا در جهت ایجاد زمینههای کمک به ایشان اقداماتی انجام گرفت که از جمله ارائه تسهیلات برای تجهیز معادن و نیز اکتشاف میباشد.
اگر صادقانه پذیرفته شود که به علت نیاز کارخانجات فولادسازی کشور به زغال سنگ و نیز وضعیت اقتصادی نامناسب کارگران این بخش ضروری است که همانند سایر کشورهای دارای ذخایر زغال سنگ (گرچه ذخایر کشور، با آنها قابل مقایسه نبوده و بسیار کمتر است لیکن ماهیت مسائل و مشکلات تفاوتی ندارد و حتی در معادن ایران به علت شرایط طبیعی ذخایر زغال سنگ حادتر است) میبایست از این بخش حمایت شود، دولت ناچار به اتخاذ سیاستهای جدیتری در این زمینه میباشد، ضمن آنکه ازدیاد قیمت زغال سنگ و مشکلات خرید جهانی آن اهمیت ویژهای برای اقدامات عاجل در این زمینه به وجود آورده است.
مشکلات
اولین و مهمترین مشکل معادن زغال سنگ ایران، نگرش منفی مسوولین رده بالای معدنی است که اگر سختی کار و خطرات حرفهای، همچنین وضعیت معادن زغال سنگ در جهان مدنظر باشد مطمئنا نگرشی اینچنین منفی به دنبال نخواهد داشت، بلکه همانند سایر معادن زیرزمینی دنیا ارقامی به عنوان یارانه بر قیمت هر تن زغال سنگ محسوب مینمایند.
دوم مشتری انحصاری آن است که همواره تعیین کننده قیمت بوده و به اینکه ادامه حیات کارخانجات تولید شمش فولاد در گرو مواد معدنی است و اصولا این صنایع به دلیل وجود مواد اولیه معدنی در کشور ایجاد شدهاند اغلب ارزش افزوده حاصل به سمت کارخانجات سوق داده شده است و اختلاف طبقاتی موجود در جامعه در این بخش کوچک معدنی و صنایع معدنی نمود واضحتری یافته است.
سوم عدم سرمایهگذاری مناسب برای نوسازی معادن زغال سنگ و لذا واگذاری معادن به همراه مشکلات آنها بوده است که لزوم یاری دولت را باز هم بیشتر نمایان میسازد.
اگر مشکلات فوقالذکر با وضعیت فنی نامناسب ذخایر زغال سنگ موجود در کشور یکجا در نظر گرفته شود، <واگذاری به بخش خصوصی راهحل مناسبی نبوده و قادر به حل مسائل این بخش نخواهد بود. بنابر این ضمن آنکه دولت هزینه اکتشاف ذخایر زغال سنگ را تقبل مینماید، باید در تجهیز معادن جدید، نوسازی معادن موجود، آموزش پرسنل بخش خصوصی، ارتقای ایمنی و ... از طرق مختلف یاری نموده تا بتوان طی برنامه تنظیم بخشی از نیاز صنایع فولاد به زغال سنگ را در کشور و توسط بخش خصوصی تامین نماید، چرا که وضعیت اخیر بازار زغال سنگ در جهان نشان داد که این ماده معدنی آنقدر اهمیت دارد که مسوولین توجه خاص به آن داشته باشند.
دنیای اقتصاد
نظر شما :