گفت‌وگو با دکتر هاشم اطمینان

۳۱ شهریور ۱۳۹۸ | ۰۰:۰۰ کد : ۲۳۹۰۹ گفت‌وگو با پیشکسوتان علوم زمین
تعداد بازدید:۲۶۷۷
گفت‌وگو با دکتر هاشم اطمینان

خواستم از چرایی و چگونگی نخستین مطالعات در معدن مس سونگون بدانم. با جستجوی کوتاهی دریافتم سابقه معدنکاری در سونگون به زمان‌های خیلی دور یعنی دست کم به دوران پیش از اسلام بازمی‌گردد و در عصر جدید نیز از دوره قاجاریه تا سال‌های نخستین دهه 1350 آثار فعالیت‌های معدنی به صورت استخراج زیرزمینی قابل مشاهده است. بهره‌برداری از سنگ‌های پرعیار مس تا سال ۱۳۵۱ به‌طور مستمر انجام گرفته و عملیات اکتشافی با استفاده از روش‌های نوین و تجهیزات جدید از سال ۱۳۲۵ آغاز شده و تا اوایل  دهه پنجاه  ادامه داشته است. بر اساس مستندات موجود در مرداد ۱۳۵۶ دکتر هاشم اطمینان برای نخستین بار با قاطعیت و به‌طور مستدل، کانسار سونگون را از نوع مس پورفیری معرفی کرد و ایشان تنها کسی بود که این کار  را از خود  به یادگار گذاشت. طی سفر کوتاهی که  وی به ایران داشت، موفق به دیدار با ایشان شدم. خاضعانه می‌گوید: "از این‌که در به ثمر رسیدن این معدن سهمی داشته‌ام، حس خوبی دارم."مروری بر نخستین تحقیقات علمی ایشان درباره کانسار مس پورفیری سرچشمه که منجر به کشف معدن مس سونگون شد، سرنوشت این معدن  پس از مطالعات اولیه، پیشرفت و راه‌اندازی معدن، حس درونی‌ کاشف بعد از گذشت سال‌ها و مواجهه با کارخانه‌های فرآوری و تجهیزات عظیم ازجمله مسائل ارزنده دیگری است که در ادامه مطلب پیشکش خوانندگان صفحه گفت‌وگو با پیشکسوتان علوم زمین می‌کنم.

گفت‌وگو از مرضیه کاظمی

ابتدا از خودتان و فعالیت‌های تحصیلی‌‌تان برایمان بگویید.

 اسفند ۱۳۲۳ در آبادان متولد شدم و تا ۱۰ سالگی همانجا زندگی کردم و به دبستان رفتم. پس از آن  به همراه خانواده به زادگاه اصلی خودم شیراز بازگشتم و تا کلاس ۱۱ در آنجاتحصیل کردم ،سپس به دنبال مهاجرت همیشگی خانواده به تهران آمدیم  و سال ۱۳۴۲ دیپلم خود را از دبیرستان ادیب گرفتم و  همان سال در دانشکده علوم دانشگاه  تهران در رشته زمین‌شناسی در مقطع لیسانس به تحصیل پرداختم و خرداد  ۱۳۴۵ فارغ‌التحصیل شدم.ازاوایل ۱۳۴۶ تا اواسط ۱۳۴۷ مشغول خدمت وظیفه بودم که بخشی از دروس فوق‌لیسانس زمین‌شناسی را  در دانشکده علوم دانشگاه تهران نیز در همان زمان گذراندم. سال ۱۳۴۸ رساله کارشناسی‌ارشد خود را با درجه ممتاز به پایان رساندم و بهمن ۱۳۵۵ رساله دکتری دولتی خود درباره کانسار مس سرچشمه با درجه افتخارآمیز و جاودانه‌ترین تبریکات  هیات ژوری در پلی‌تکنیک نانسی واقع در فرانسه دفاع کردم. پس از پایان دوره دکتری و بازگشت به ایران  در کنار کار درسازمان زمین‌شناسی در دانشگاه‌های پلی‌تکنیک و دانشگاه ملی ایران (دانشگاه شهید بهشتی ) و سپس دانشگاه کرمان به تدریس اشتغال داشتم.

از عزیمت به خارج از ایران و فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی خودتان بگویید.

به‌خاطر دارم سال ۱۳۴۸ آقای  دکتر هوشمندزاده پس از پایان تز دکتری خود و بازگشت از فرانسه، به من اظهار کرد که در زمان حضور ایشان در این کشور از آزمایشگاه‌های مجهزی در شهر نانسی فرانسه بازدید کرده و با تکنیک جدیدی درباره سیالات درگیرFluid Inclusions آشنا شده است. سیالات درگیر در واقع عبارت از مقداری از مایعات و گازهایی است که  داخل شبکه و شکاف کانی‌ها هنگام تبلور یا بعد از تبلور در آنها حبس شده‌اند. سپس سال ۱۳۵۰ به پیشنهاد آقای دکتر هوشمندزاده  ریئس بخش سنگ‌شناسی و موافقت شادروان مهندس نصرالله خادم ریاست سازمان  موفق به دریافت یک بورس سه ماهه و سپس یک­ساله در فرانسه برای فراگرفتن این تکنیک جدید و مطالعه سیالات درگیر در معدن مس سرچشمه- که در آن زمان  موردتوجه سازمان زمین‌شناسی بود- شدم و برای این منظور به مرکز تحقیقات پتروگرافی و ژئوشیمی نانسی وابسته به  مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه به‌عنوان قطب اصلی این پژوهش ها اعزام شدم. دراین مدت، در بدو امربه فراگیری چگونگی مطالعه سیالات درگیر زیر نظر دکتر برنارد پوتی Dr.Bernard Poty -که سرپرستی گروه مطالعات سیالات درگیر را در مرکز تحقیقات پتروگرافی و ژئوشیمی داشت- پرداختم. در این ضمن قرار شد روی پروژه‌ای که شرکت معدنی فرانسوی پنارویا  پیشنهاد کرد نیز مشغول به تحقیق شوم. این پروژه درباره بررسی سیالات درگیر در یک پروژه اکتشافی به نام زاکا در کالیفرنیا بود که این شرکت در آنجا به دنبال اکتشاف مس پورفیری بود و بر مبنای روش‌های متداول اکتشافی، حفاری‌های زیادی در آنجا انجام داده بودند.  در این زمان مقاله‌ای از دانشمند بلند پایه‌ای به‌نام Edwin Roedder از سازمان زمین‌شناسی آمریکا درباره سیالات درگیر در معادن مس پورفیری بینگام و چند کانسار پورفیری دیگر درآمریکا چاپ شده بود و من آن را به دقت مطالعه کردم. در این مقاله نشان داده شده بود که سیالات درگیر در این کانسارها به‌طورکامل به یکدیگر شبیه هستند و به وضوح دو نوع سیالات درگیر یکی با فاز مایع  بارز و دیگری سیالات درگیر با فاز بخار بارز دوشادوش یکدیگر در داخل بلورهای کوارتزی که همزمان با کالکوپیریت تشکیل شده‌اند، دیده می‌شوند و حرارت تشکیل این سیالات درگیر تا حدود ۶۰۰ درجه سانتی­گراد می‌رسید. هرچند این تحقیات در مرحله مقدماتی بود، ایشان پیشنهاد کرده بود که شاید این اطلاعات بتواند کاربردی در اکتشاف کانسارهای مس پورفیری داشته باشد. همزمان  ضمن بررسی چند نمونه معدود از معدن سرچشمه با نهایت حیرت متوجه شدم که همان نوع سیالات درگیر که در بینگام و سایر معادن مس پورفیری آمریکا موجود است، در آنها نیز دیده می‌شود. 

درگزارشی که درباره  پروژه زاکا تهیه کردم، نشان دادم بر خلاف آنچه در نمونه‌های مس پورفیری آمریکا و سرچشمه می‌بینیم، در نمونه‌های حفاری اکتشافی زاکا چنین چیزی نیست. یعنی در زاکا آن دو نوع سیالات درگیر مشخص نام برده شده، دیده نمی‌شود و حرارت تشکیل آنها نیز به مقدار قابل ملاحظه‌ای پایین‌تر است.  گزارش تحقیقات من درباره پروژه زاکا  در اسفند ۱۳۵۰ برای شرکت فرانسوی پنارویا ارسال شد و به دنبال آن، با ادامه حفاری شرکت پنارویا نتوانست آثاری از مس پورفیری در پروژه زاکا به‌دست آورد و شرکت تصمیم گرفت ادامه اکتشافات در زاکا را تعطیل کند. این  خبر برای من و استاد  راهنمایم آقای دکتر برنارد پوتی شروع  بسیار هیجان‌انگیزی  بود و متوجه شدیم که اگر بخواهیم به طور جدی‌تری این موضوع را دنبال کنیم یعنی برای تشخیص پورفیرهای سترون (Barren) از پورفیرهای بارور(Productive) و  سرانجام  در اکتشاف کانسارهای مس پورفیری از آن استفاده کنیم، باید به‌طور سیستماتیک و دقیق یک کانسار مس پورفیری را مطالعه کنیم، آن­گاه  نتایج به­دست آمده را به عنوان مدل در این مورد به کار ببندیم. به همین منظور با توجه به علاقه سازمان زمین‌شناسی ایران به معدن مس سرچشمه و انگیزه برای یافتن کانسارهای مشابه آن در سایر نقاط ایران، قرار شد که در بازگشت به ایران تحقیقات خود را برای رساله دکتری روی معدن سرچشمه آغاز کنم. پس از بازگشت به ایران در بهار ۱۳۵۱ دستاوردهایی را که به‌ویژه در مورد سیالات درگیر و کانی‌سازی مس پورفیری طی ماموریت خود در فرانسه نصیبم شده بود؛ ضمن یک سخنرانی در سازمان زمین‌شناسی ارائه کردم که مورد توجه و اقبال شادروان مهندس نصرالله خادم  و دکتر هوشمندزاده و دیگر همکاران  قرار گرفت.

مایلم از شما بپرسم چرا زمین‌شناسی را به عنوان رشته تحصیلی خود انتخاب کردید؟

از دوران نوجوانی پیوسته محو عظمت و زیبایی طبیعت بودم و پرسش‌هایی درباره کر‌ه‌زمین و سیارات برایم مطرح بود و با اشتیاق هر مطلب جالبی را  که در این زمینه‌ها به‌دست می‌آوردم ،می‌خواندم. سال آخر دبیرستان رشته علوم طبیعی رادردبیرستان ادیب می‌گذراندم و دبیر فرهیخته، بسیار جدی و سختگیر ولی مسلط به تدریس به نام آقای دولو که از دبیران برجسته تهران بود، به ما تکامل و زمین‌‌شناسی تدریس می‌کرد. ایشان کاربرد این علم در اکتشاف معادن و نفت را با بیان نافذ و شیرین توضیح می‌داد که سبب ازدیاد شوق من برای تحصیل در این رشته شد.

 فرض کنید به سال‌های گذشته جوانی بازگشته‌اید و قرار است برای تحصیل در دانشگاه یک رشته تحصیلی را انتخاب کنید. آیا  باز هم این رشته را انتخاب خواهید کرد یا خیر؟

صددرصد. باید بگویم هر چیزی که در زندگی حرفه‌ای خود  از نیم قرن پیش به دست آورده‌ام؛ از جمله عشق و علاقه به کار و آشنایی و پیوند با تعداد زیادی دوست زمین‌شناس در ایران و در خارج از کشور، همه را مدیون این رشته هستم. می‌توانم اذعان کنم که این رشته را با میل و علاقه قلبی انتخاب کردم. میل به شناسایی و کاوش در طبیعت و لذت بردن از زیبایی کوه ها، دشت‌ها و رودهارا درون خود بسیار احساس می‌کردم و علم زمین‌شناسی برای یافتن رازهای زمین به من کمک شایانی کرد که البته این میل و علاقه تاکنون نیز به شدت ادامه دارد. به فرموده سعدی:  هزار جهد بکردم که سرعشق بپوشم/نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

میل به کاوش در طبیعت به واسطه تحصیل و تجربه در این علم برای شما میسر شده است. از شما می‌خواهم تفاوت نگاه یک زمین‌شناس و یک فرد عادی را برای خوانندگان بازگو کنید

فردی که زمین‌شناس نیست، با تماشای کوه‌ها و طبیعت، متوجه زیبایی‌های آن می‌شود و از آن لذت می‌برد. ولی زمین‌شناسان علاوه بر درک زیبایی‌ها، به چون و چرایی به وجود آمدن طبیعت هم توجه می‌کنند. برای مثال من به عنوان  زمین‌شناس از خودم می‌پرسم چرا و چگونه این چین‌خوردگی‌ها به وجود آمده و همیشه به دنبال دریافت جواب برای هرپدیده‌ای که در طبیعت می‌بینم، هستم. زمین تنها جایی است که انسان قادر به زندگی در آن است و همواره تمامی  مایحتاج خود را از آن به دست می‌آورد. بر همین اساس، حفظ و نگهداری کره‌زمین در کنار شناخت و بهره‌برداری صحیح از آن بسیار مهم است. همه این مسائل در فکر و ذهن یک زمین‌شناس وجود دارد و شاید بتوان گفت زمین‌شناس بیش از افراد عادی جامعه به آن فکر می‌کند و نسبت به آن دغدغه‌خاطر دارد.

 همان­طور که گفتید، رشته زمین‌شناسی را با میل و علاقه قلبی انتخاب کرده‌اید. مایلم از شما بپرسم آیا هیچ کدام از فرزندان شما به این رشته علاقه‌مند شده‌اند یا خیر.

با آن­که دختر و پسرم هر دو در رشته‌های مدیریت و امور مالی تحصیل کرده‌اند، ولی همیشه علاقه‌مند بودند که از زمین‌شناسی بیشتر بدانند و پای صحبت من می‌نشستند. خوشبختانه نوه دختری و پسری من که هفت سال دارند، به زمین‌شناسی و آزمایش‌های علمی برای شناختن آتشفشان‌ها، سنگ‌ها   مشاهده کانی‌ها و سنگ‌ها در زیر میکروسکوپ علاقه فراوانی دارند. من برای هر دوی آنها میکروسکوپ‌هایی خریداری کرده ام و گه‌گاهی هم با آنها بادرست کردن محلول‌هایی به مشاهده رشد کریستال می‌پردازیم   یا با هم  آتشفشان درست می‌کنیم که برای آنها بسیار جالب است. آنها همچنین به مسائل محیط‌زیست نیز علاقه‌مند شده‌اند و من امیدوارم در آینده  بتوانم اطلاعات بیشتری درباره کره زمین به آنها آموزش بدهم تا  به موضوع‌های علمی بیشتر دل ببندند.

از شما  به عنوان بنیانگذار تحقیقات  و مسئول آزمایشگاه سیالات  درگیر در سنگ‌های آذرین  و به عنوان کارشناس پترولوژیست بخش سنگ‌شناسی سازمان زمین‌شناسی ایران یاد می‌شود. علاوه بر این موضوع، درباره تحقیقات علمی خودتان درباره معدن مس سرچشمه توضیحاتی ارائه کنید.

در سال‌های نخست حضور در سازمان  زمین‌شناسی ایران (۱۳۴۷ تا۱۳۵۰) فعالیت اصلی من مطالعه سنگ‌های آذرین و دگرگونی و تهیه نقشه‌های زمین‌شناسی از مناطق دارای این نوع سنگ‌ بود.به عنوان مثال اولین کار من در منطقه نیریز استان فارس محدوده‌ای به نام چاهک رباط (نقشه زمین‌شناسی چهار گوش نیریز) که رساله فوق‌لیسانس خود را هم درباره پترولوژی سنگ‌های آذرین و دگرگونی همان منطقه زیر نظر شادروان دکتر سیروس زرعیان (استاد دانشکده علوم دانشگاه تهران) و با راهنماییDr.William A Watters از کارشناسان سازمان ملل  به پایان رساندم. پس از آن  تهیه نقشه زمین‌شناسی چهار گوش طرود را به سرپرستی و همراهی آقای دکتر هوشمند‌زاده انجام دادیم. در همان زمان پروژه بزرگ اکتشافات مس در  منطقه کرمان  با همکاری گروه زیادی از کارشناسان یوگسلاو در حال اجرا بود. من نیزاین شانس را داشتم کنار این کارشناسان، نمونه‌هایی از پروژه‌های اکتشافی منصقه کرمان را زیر میکروسکوپ مطالعه کنم و با مقدمات کار علمی  روی آلتراسیون و مینرالیزاسون کانسارهای مس پورفیری آشنا شوم.پس از بازگشت از ماموریت یکساله از فرانسه در سال ۱۳۵۱ در آزمون بورس تحصیلی فرانسه برای دوره دکتری که از طرف سفارت این کشور اعلام شده بود، پذیرفته شدم. با توجه به اولین یافته‌هایم در زمینه امکان استفاده از سیالات درگیر برای اکتشاف کانسارهای مس پورفیری از سازمان تقاضا کردم اجازه دهند به‌عنوان پروژه مشترک سازمان و فرانسه، تحقیقات خود را روی کانسارهای مس پورفیری  ایران  به ویژه سرچشمه درآزمایشگاه سیالات درگیر در نانسی را دنبال کنم. در این آزمایشگاه، همه امکانات پژوهشی در بالاترین سطح جهانی مهیا بود و شرکت‌های معدنی بزرگ دنیا نیز همکاری نزدیک با آن مرکز پژوهشی در زمینه کانسارهای مس پورفیری داشتند.همین موقع  ماموریت یافتم به معدن سرچشمه و دره‌زار برای مطالعات زمین‌شناسی و نمونه‌برداری بروم. آن زمان معدن مس سرچشمه پس از بررسی‌های دقیق از سوی شرکت انگلیسی Selection Trust در سال ۱۳۴۶-۴۵ به عنوان کانساری در معیار جهانی شناخته شده بود ولی به دلایلی تعطیل بود و فقط امکان  نمونه‌برداری از سطح کانسار و تعدادی از مغزه‌های حفاری امکان‌پذیر بود. من توانستم در معدن دره‌زار نمونه‌برداری کامل از مغزه‌های حفاری به خوبی انجام دهم. در همین سال ازدواج کردم و برای ادامه تحقیقات درباره معدن سرچشمه عازم فرانسه شدم و سال ۱۳۵۳ دخترم و ۱۳۵۴ پسرم در فرانسه به دنیا آمدند.شروع جدید کار تحقیقی من در فرانسه  پژوهش درباره شرایط تشکیل کانسار مس پورفیری سرچشمه  بود. هدف از این پژوهش‌ها پی بردن به  مشخصات سیالات درگیر در پورفیرهای  بارور( Productive) مانند معدن سرچشمه و تمییز دادن آن  از پورفیرهای سترون (Barren) و در نهایت امکان کاربرد  نتایج آن برای تقلیل در هزینه‌های گزاف اکتشافی برای کانسارهای مس پورفیری بود. در این مدت زیرنظر دکتر برنارد پوتیDr. Bernard Poty که سرپرستی آزمایشگاه تحقیقاتی سیالات درگیرFluid Inclusions را به عهده داشت و همکار ایشان پروفسور آلن وزبورد Professor Alain Weisbrod به تحقیق روی کانسار مس سرچشمه و تعداد دیگری از پورفیرهای ایران مثل دره‌زار و میدوک و هچنین مقایسه آنها با تعدادی از پورفیرهای سترون و بارور در سایر نقاط جهان مشغول شدم. نتیجه بخشی از تحقیقات خود را در همایش‌های زمین‌شناسی و معدنی در فرانسه ارائه کردم. سال ۱۳۵۳ دوباره برای نمونه‌برداری کامل‌تر از معدن سرچشمه به ایران بازگشتم. در این زمان شرکت ملی صنایع مس ایران تاسیس و شرکت آمریکایی آناکوندا فعالیت‌های اکتشافی و استخراجی را  همراه با شرکت‌های دیگر در سرچشمه عهده‌دار شده بود. این‌بار پس از بررسی‌های دقیق روی زمین و مطالعه نقشه‌ها توانستم  بیش از بیست هزار متر مغزه‌های حفاری را بررسی کرده و از بین آن هزار ودویست  نمونه  را که نشان­دهنده توده‌های نفوذی پورفیری مختلف همراه باآلتراسیون گوناگون و کانی‌سازی با عیارهای مختلف بود، از اعماق متغیر درمعدن انتخاب کنم.

پس از بازگشت مجدد به فرانسه،  مطالعات پتروگرافی  و تحقیق روی سیالات درگیر را ادامه دادم. در نهایت پس از پنج سال تحقیقات روی سرچشمه و انجام حدود هفت هزار ساعت مطالعات میکروسکوپی شامل پتروگرافی پورفیرهای مختلف در معدن سرچشمه، انواع آلتراسیون ومطالعه سیالات درگیر و آنالیزهای شیمی روی سنگ‌ها و گونه‌های آلتراسیون درچهارم بهمن۱۳۵۵از رساله خود تحت عنوان نقش سیالات در مکانیسم دگرسانی و کانی‌سازی در کانسار مس پورفیری سرچشمه در دانشگاه پلی‌تکنیک لورن-نانسی دفاع کردم و موفق به دریافت درجه دکتری دولتی فرانسه شدم. حاصل این تحقیقات،  ارائه یک مدل ژنتیک برای کانسار  مس پورفیری  سرچشمه  بودکه بتوان از آن برای اکتشاف این نوع  کانسارها و در واقع پایین آوردن  هزینه‌های اکتشافی در مراحل اولیه اکتشاف استفاده کرد و پس از آن این کتاب  به‌طور کامل در مجموعه علوم زمین فرانسه تحت عنوان Hachem Etminan-Le porphyre cuprifère de Sar Cheshmeh (Iran), rôle des phases fluides dans les mécanismes d'altération et de minéralisation - thèse présentée à l'Institut Polytechnique de Lorraine - Sciences de la Terre, mémoire n°34 - 1977- Science de la Terre به چاپ رسید. بهارسال ۱۳۵۶از سوی رئیس مرکز  تحقیقات پتروگرافی و ژئوشیمی نانسی برای سازمان زمین‌شناسی ایران، نامه‌ای مبنی بر قابلیت انتشار و ارزش‌‌گذاری این تحقیق در سطح بین‌المللی ارسال شد و سازمان  نیزآن را با جلد مخصوص خود با  چکیده  تفصیلی آن به زبان فارسی و همچنین  چکیده مفصل  به زبان‌های  فرانسه، انگلیسی، اسپانیایی، آلمانی و روسی  چاپ و منتشر کرد.  این کتاب با آن­که به زبان فرانسه نوشته شده از ۴۰ سال پیش تاکنون به عنوان مرجع در شرکت‌های  معدنی ایرانی و خارجی  مورداستفاده  بوده و پژوهشگران تا این زمان در  تحقیقات خود به آن به عنوان مرجع نام می‌برند.

درباره آغاز تحقیقات علمی خودتان در معدن مس سونگون برایمان بگویید.

اسفند ۱۳۵۵به ایران بازگشتم و برای شروع فعالیت‌های جدید در سازمان آماده  شدم و برای ایراد سخنرانی و بازدید در معدن سرچشمه حضور یافتم. آن زمان فعالیت‌های استخدامی در معدن سرچشمه آغاز شده بود و  تعداد زیادی  کارشناسان  ایرانی و خارجی  درسرچشمه مشغول به کار بودند  و این معدن بزرگ درمرتبه جهانی در حال جنب‌وجوش بود. مرحوم مهندس رضا آصفی به‌عنوان رئیس سازمان زمین‌شناسی ایران از من پرسید که حال پس از این‌همه سال میل دارید در چه زمینه‌ای کار کنید؟ و من اظهار داشتم که مایلم ازنتایج تحقیقاتم درباره سرچشمه برای اکتشاف کانساری مشابه سرچشمه استفاده کنم. با توجه به این­که در منطقه کرمان گروه یوگسلاو در اواخر دهه ۱۳۴۰ کارهای اکتشافی مفصلی انجام داده بودند و من پس از مطالعه زمین‌شناسی ایران از همان زمان که در فرانسه روی سرچشمه کار می‌کردم، توجه‌ام پیوسته متمایل به منطقه شمالغرب ایران بودوعلاقه داشتم زون‌های دگرسانی در آذربایجان را  بررسی کنم. بنابراین این منطقه را پیشنهاد کردم و برهمین اساس با نظر دکتر افتخار‌نژاد-معاون سازمان- برنامه‌ای برای ماموریت آذربایجان  طرح‌ریزی شد. آن زمان کارشناسان سازمان زمین‌شناسی به پروژه اکتشاف آلونیت درمنطقه بین اهر تا تاکستان قزوین مشغول بودند و من نیز همه مطالب موجود در این زمینه را در کتابخانه مطالعه کردم و در نهایت پس از مشورت وتایید دکتر افتخارنژاد، برنامه پیشنهادی‌ خود برای مطالعه توده‌های نفوذی و زون‌های دگرسانی وابسته به آن در امتداد زون ارس تا تاکستان را  ارائه و تنظیم کردم.

به‌خاطر دارم آن زمان برخلاف رسم همیشگی سازمان که ارسال دو اتوموبیل برای حمل تجهیزات و کارشناسان ضروری بود، من به همراه یک راننده به نام آقای مرحوم رکاب‌علی رضایی با یک وسیله نقلیه به منطقه عزیمت کردیم. البته ایشان با منطقه آشنایی کامل داشت که برای من این موضوع جای خوشبختی بود. به کمک ایشان به منطقه اهر واقع در معدن مس مزرعه که کاملاً متروک بود، رفتیم و سپس به سمت سونگون مراجعت کردیم و در روستای نزدیک به آنجا اتاقی اجاره کردیم. گزارش ها نشان می‌داد فعالیت‌های قدیمی استخراج  در اطراف معدن و دامنه‌های آن انجام شده که در  دامنه دره سونگون نیز به وضوح قابل مشاهده بود. چند روزی برای آشنایی با زمین‌شناسی منطقه‌ای به تجسس پرداختم. روز چهارم مرداد ماه  ۱۳۵۶ صبح زود پس از آن­که  مرحوم رضایی مرا  تانزدیکی سونگون رساند، پیاده و به تنهایی در مسیری  به سوی سونگون راه افتادم و متوجه توده‌های نفوذی به‌ شدت دگرسان شدم. شواهد روی زمین یکی پس­از دیگری نشان دهنده آثاری از کانی‌سازی از نوع پورفیری بود. این نشانه‌ها شامل وضع ترک ‌خوردگی‌های شدید در سنگ‌ها و برش‌های انفجاری همراه با آلتراسیون شدید، وجود گسل‌های فراوان  و متقاطع به همراه دایک‌ها و از همه مهم‌ترجویبارهایی ملون به رنگ سبز(مالاکیت)  و آبی ( آزوریت) و توده نفوذی پورفیری به شدت آلتره شده بود. پس از گذشتن از این مسیر به سوی دره عمیقی که در کنار قریه سونگون بود، روان شدم و نمونه‌هایی را که به‌نظرم بااهمیت بود، در کوله‌پشتی می‌گذاشتم و هنگام سرازیر شدن دراین دره عمیق هر قدم به شواهد دیگری مبنی بر کانی‌سازی نوع پورفیری برخورد می‌کردم. از جمله این شواهد، می‌توانم از رگه‌های کوارتز همراه با کانی‌سازی و  همچنین کانی‌سازی افشان در توده نفوذی پورفیری و چشمه‌ها و آبراهه‌هایی با همراهی مقدار قابل ملاحظه‌ای مالاکیت و آزوریت نام ببرم. با توجه به گسترش بسیار وسیع آلتراسیون قدم به قدم برایم آشکار می‌شد که با یک کانی‌سازی عظیم مس و مولیبدن پورفیری سر و کار داریم و این سنگ‌ها و شواهد زمین‌شناسی و کانی‌سازی  آنها به طور عجیبی  به کانسار مس سرچشمه مشابهت دارد. پس از پی بردن به این نکات هیجان برانگیز در حالی که کوله‌پشتی‌ام پر از نمونه‌های سنگ شده بود، به سرعت مسیر طی کرده تا ته دره عمیق سونگون را به سمت بالا برگشتم و پس از رسیدن به بالای دره و طی حدود یک کیلومتر درمسیر جاده، خودم را به راننده مرحوم رضایی رساندم وازایشان درخواست کردم به سرعت به تهران بازگردیم. شادروان رضایی خیلی تعجب کرد که چرا باید با این شتاب به تهران برگردیم و پرسش‌هایی برای ایشان مطرح بود از جمله بلافاصله از من پرسید که آیا معدن اورانیوم پیداکرده‌اید؟ علت این پرسش این بود که در آن زمان، سازمان انرژی اتمی در همان مناطق در  حال پیجویی و اکتشاف اورانیوم بود. به هر تقدیر به سرعت راه افتادیم و بالاخره ساعت سه صبح به تهران رسیدیم. در آن زمان روبه‌روی باغ منظریه در طبقه دوم آپارتمانی اجاره کرده بودیم که وقتی  زنگ در را زدم همسرم  از ایوان بالا سرخود را بیرون کرد  و با حیرت  و نگرانی خاصی دررا گشود و از من پرسید شما در این وقت صبح و در اینجا چه می‌کنید؟ وقتی پاسخم را شنید که با خوشحالی گفتم معدن پیدا کردم،  با کمی  عصبانیت گفت:شما دست بردار نیستی چند سال بابت سرچشمه شب و روز ما را یکی کردید وحالا معدن جدید! به هر صورت به علت هیجانی که داشتم، نتوانستم بخوابم و صبح اول وقت خود را به سازمان رساندم و از آقای حیدری که متصدی تهیه مقاطع نازک سنگ‌ها بود، خواهش کردم هرچه در دست دارد، زمین بگذارد و از نمونه‌های من مقطع نازک تهیه کند تا در زیر میکروسکوپ مطالعه کنم و اگر تردیدی هم داشتم به طور کامل بر طرف شود. پس از مشاهده مقاطع نازک زیر میکروسکوپ متوجه شدم نمونه‌ها به طور اعجاب‌انگیزی خواه از نظر آلتراسیون و کانی‌سازی یا سیالات درگیر آنقدر شبیه سرچشمه است که گویا سنگ‌های سرچشمه را در زیر میکروسکوپ می‌بینم و به عبارت دیگر، همه شرایط برای تبدیل  منطقه سونگون به یک معدن بزرگ مس پورفیری درحد جهانی هموار است. بر همین اساس، نامه‌ای برای اطلاع به مدیریت زمین‌شناسی نوشتم و مراتب را شرح دادم. نامه من برای شادروان دکتر حقی‌پور مدیر امورزمین‌شناسی ارسال شد، سپس شادروان مهندس آصفی خواهان دیدار با من شد وبه‌طور جدی از من توضیح خواستند. ایشان ضمن اشاره به گزارش‌ها و فعالیت‌های انجام شده  از سوی سازمان و تعداد چشمگیری از کارشناسان ایرانی و خارجی طی سالیان دراز در این منطقه از من خواستند که گزارش کامل‌تری در این‌باره نویسم.

 این موضوع در آن زمان بسیار مهم بود که بر همین اساس سعی کردم با توجه به حساسیت‌های احتمالی که در آینده ایجاد خواهد شد، موضوع را به طور علمی و روشن در گزارشم  به تفصیل توضیح دهم. همین زمان طی یادداشتی درخواست دریافت پروانه‌های اکتشافی برای محدوده مورد نظر را به نام سازمان  زمین‌شناسی کردم. همسرم در آن زمان در سازمان رفاه ناشنوایان به مدیریت سرکار خانم ثمینه باغچه‌بان کار می‌کرد. از همسرم خواهش کردم که از خانم میترا نعمتی منشی خانم  باغچه‌بان  درخواست کند که اگر ممکن است یک ماشین تحریر به منزل ما بیاورد و  گزارش کامل مرا تایپ کند. دلیلش آن بود که نمی‌خواستم موضوع در این مرحله قبل از تاییدریاست سازمان  به جایی درز کند. گزارش من پس ازآن برای شادروان مهندس آصفی فرستاده شد و ایشان نیز گزارش را برای چند کارشناس ارشد در سازمان وهمینطور برای استادان دانشگاهی فرستاد تا نظرات مختلف را با توجه به حساسیت موضوع داشته باشد. اظهارات مختلف مثبت و منفی به صورت کتبی و شفاهی دریافت و جمع‌آوری شد و طی نشست با ایشان و با حضور دکتر افتخارنژاد قرار بر این شد که  من به همراهی مهندس اسلامی از کارشناسان  سازمان که قبلا" در بخش  اکتشاف وزارت صنایع و معادن  مشغول به کار بود،   به وزارت صنایع و معادن مراجعه کنیم تا  پروانه اکتشاف برای سونگون و منطقه وسیعی در اطراف آن صادر شود. با توجه به این‌ که در آن زمان، فعالیت‌های مربوط به مس به شرکت ملی صنایع مس  ایران واگذار شده بود؛  قرار بر این شدگزارش اینجانب برای وزیر صنایع و معادن وقت مهندس نجم‌آبادی ارسال شود. همزمان با این مسائل، کنفرانس بین‌المللی مشترک میان ایران، ترکیه،  پاکستان، انگلیس و آمریکا (پیمان سنتو) در آنکارا در ترکیه برگزار شد. من ضمن حضور در این کنفرانس، درباره معدن مس پورفیری سونگون و احتمال تبدیل آن به یک معدن در حد کلاس جهانی سخرانی کرده و توضیحاتم را ارائه کردم که متن سخنرانی من به وسیله کنفرانس سنتو منتشر شد.

 انقلاب اسلامی بسیاری از ساختارها را تغییر داده بود و به ویژه به علت دوران طولانی جنگ، پرونده‌های فعالیت‌های معدنی راکد مانده بود. پس ازحدود ۱۰ سال که در سازمان زمین‌شناسی فدرال استرالیا  مشغول به‌کار بودم،  یک کارگاه آموزشی برای شرکت‌های معدنی برگزار و قرار شد من درباره کانسارهای  مس پورفیری  و به عنوان مثال درباره سرچشمه و سونگون نیز  صحبت  کنم. گروهی از مدیران اکتشاف شرکت‌های معدنی  استرالیایی در این کارگاه شرکت داشتند که پس از سخنرانی من درباره ذخیره معدن سونگون و مقایسه آن با معادن بزرگ پورفیری دنیا، پرسش­هایی را مطرح کردند. یکی از آنها مجله‌ ماینینگ ژورنال چاپ لندن را با خود به همراه داشت که معادن مس سرچشمه و سونگون را مورد  ارزیابی قرار داده  و  نوشته بود که پس از سرچشمه، سونگون بزرگ­ترین معدن مس ایران خواهد بود.این خبر برایم بسیار با اهمیت بود و بار دیگر ازشنیدن آن در من شوق زیادی برای بازدید از سونگون پیدا شد. در همین زمان یعنی سال ۱۳۷۱ که جناب مهندس محلوجی، وزیر وقت معادن ایران همراه هیاتی برای مذاکره در باره ایجاد پروژه مشترک اکتشاف مواد معدنی بین ایران واسترالیا به سازمان زمین‌شناسی فدرال  استرالیا آمده بودند، قراربر این شد تا هیاتی از استرالیا به ایران برای مذاکره و بررسی امکان ایجاد قرارداد به ایران اعزام شود و من به اتفاق دو کارشناس ارشد استرالیایی به ایران آمدیم. در این سفربه دعوت  شرکت ملی صنایع مس ایران توانستم  بعد از سال‌های طولانی به سونگون بروم و در اقامت کوتاهی که درسونگون داشتم، از شروع عملیات مقدماتی حفاری اکتشافی در آنجا بازدید کردم و پیشنهادهایی را ارائه کردم.

درباره سرنوشت معدن سونگون پس از مطالعات اولیه‌تان، بیشتر توضیح دهید.

همان­طور که اشاره کردم؛ سرنوشت سونگون پس از گزارش من در سال۱۳۵۶  باشروع انقلاب مواجه شد و سپس در سال ۱۳۵۹ جنگ تحمیلی آغاز شد و برای سال‌های طولانی تقریبا بیشتر فعالیت‌های اقتصادی به خصوص اکتشاف معادن راکد و متوقف شده بود. بالاخره  سال ۱۳۶۵ یعنی در سال‌های پایانی جنگ،  شرکت ملی صنایع مس ایران تصمیم گرفت پروژه‌های معدنی را فعال کند و این کار را با بررسی گزارش­های  موجود در آرشیو شرکت شروع کردند.کارشناسان شرکت مس پس از بررسی گزارش‌های گوناگون درباره سونگون متوجه شدند که در زمینه  اهمیت کانی‌سازی در سونگون و به ویژه درباره ژنز یا خاستگاه آن اختلاف عقیده زیادی وجوددارد. آن زمان عده‌ای از زمین‌شناسان به پورفیری بودن مس سونگون اعتقاد نداشتند و این در حالی بود که کارشناسان  شرکت مس در گزارش‌های موجود مشاهده کردند یکی دو سال  قبل از انقلاب، یکی ازکارشناسان سازمان زمین‌شناسی کشور به‌ نام هاشم اطمینان گزارشی بیست و چهار صفحه‌ای درباره سونگون نوشته  و با دلایل زیاد به این موضوع پورفیری بودن سونگون تأکید داشته و آن را با معدن مس سرچشمه مقایسه  کرده است.بر همین اساس شرکت مس  تصمیم گرفت که یک شرکت مهندسی مشاور مستقل را استخدام کند تا  شرکت مس را از بلاتکلیفی رها کرده و روشن کنند که ابتدا تا چه حد می‌توان یقین داشت که  کانی‌سازی در سونگون از نوع پورفیری است واگر هست تا چه حد اهمیت دارد و آیا  باید برای اکتشاف تفصیلی در سونگون سرمایه‌گذری کلان بشود یا خیر؟ براین مبنا شرکت مس شرکت مهندسی  مشاورکانساران را استخدام کرد و این شرکت پس از بررسی تمام گزارش‌های موجود درباره سونگون گزارشی تهیه و در آذر ۱۳۶۵ به شرکت مس ارائه کرد. دراین گزارش، ضمن رد عقاید ارائه شده به دفعات از نظرات هاشم اطمینان دفاع شده بود. نسخه‌ای از این گزارش در زمانی که من در سال ۱۳۷۱ از معدن سونگون بازدید کردم از سوی آقای  مهندس علی‌اکبرزاده بخشدار سابق منطقه ورزقان  و مشاور شرکت مس در آن زمان (۱۳۷۱) به اینجانب داده شد. آقای مهندس اکبرزاده اظهار داشت که برای تصمیم‌گیری جهت تامین بودجه برای اکتشافات تفصیلی در سونگون  اختلاف نظرهای زیادی بود که برای رسیدن به توافق چندان هم آسان به نظر نمی‌رسید. آقای مهندس اکبرزاده به من اذعان داشت که از گزارش­های من به شدت دفاع کرده و آنها را قانع کرده  که اینجانب در گزارش خود با قاطعیت ثابت کرده‌ام که سونگون یک کانسار از نوع پورفیری و بسیار بااهمیت است و بر اساس این استدلال‌ها  و پیگیری‌هایی که شد، بالاخره اولین حفاری‌ها انجام شد و بودجه اکتشاف برای سونگون به تصویب رسید و فعالیت های اکتشافی تفصیلی از سوی شرکت ملی صنایع مس ایران طی چندسال نتیجه بسیار مثبت به بار آورد. امروز بر مبنای اطلاعات منتشر شده شرکت مس سونگون باذخیره احتمالی بیش از یک میلیارد و هفتصد میلیون تن و ذخیره قطعی ۸۰۰میلیون تن با عیار متوسط 66/0 صدم درصد از مهم‌ترین کانسارهای مس ایران است و اکتشافات برای توسعه معدن سونگون در بخش شرقی معدن با نتایج مثبت کماکان ادامه دارد. پس از گزارش اینجانب در امتداد فعالیت‌های پر بار و بسیار ارزشمند زمین‌شناسان معدن سونگون برای تهیه نقشه‌های زمین‌شناسی و معدنی و  گزارش‌های مربوطه تعداد قابل ملاحظه‌ای کارهای تحقیقی با ارزش به صورت پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکتری و چاپ مقالات علمی در نشریات بین‌المللی از سوی پژوهشگران ایرانی  به‌ثمر رسیده  و هنوز هم تحقیقات روی زمین‌شناسی سونگون ادامه دارد.

شمابه تازگی از معدن سونگون بازدید داشته‌اید. از حس درونی‌تان بعد از گذشت سال‌ها کندوکاو در این منطقه و مواجهه با کارخانه‌های فرآوری و تجهیزات عظیم برایمان بگویید.

 اکنون بیش از ۴۰ سال از این داستان می‌گذرد و من که مایل بودم به مناسبت چهلمین سالگرد ارائه گزارشم در  مرداد ۱۳۵۶درباره کشف سونگون بار دیگر ضمن بازدید با آخرین تحولات و پیشرفت‌هایی که دراین معدن عظیم انجام شده، آگاه شوم. با یکی از دوستانم آقای مهندس پیروزنیا در معدن تماس گرفتم و بعد نیز از سوی آقای مهندس حاج‌آقازاده مدیرعامل شرکت مس آذربایجان رسما" دعوت شدم که از سونگون بازدید کنم. در این بازدید همسرم  (خانم مینا اطمینان) که از شروع کار من  در سرچشمه و همچنین از آغاز کار من در سونگون از نزدیک همه مطالب را دنبال می‌کرد، با اشتیاق به من پیوست. من و همسرم در این بازدید بسیار مورد محبت و پذیرایی گرم شرکت ملی صنایع مس ایران و تمام کارکنان معدن قرار گرفتیم. مشاهده مناطقی که چهل سال پیش  برای اولین بار در آن قدم گذاشته بودم  و دیدن دوباره سرزمین زیبای ارسباران برایم بسیار خاطره‌انگیز  و شادی‌بخش بود.  وقتی از تبریزبه سوی  معدن سونگون  رهسپار شدیم در  طول راه متوجه این‌همه تغییرات وپیشرفت  در همه جهات در این سرزمین زیبا شدیم. ورزقانی که من چهل سال قبل می‌شناختم،اصلا" شباهتی با امروز نداشت. دانشگاه آزاد ورزقان امروز در ۳۰رشته کاردانی  و کارشناسی دانشجو می‌پذیرد. از نظر زمین‌شناسی و معدنی نقاطی را به‌خاطر آوردم که با پای پیاده در سنین جوانی با کوله‌پشتی به تنهایی طی کرده بودم. البته همان­طور که اشاره کردم، از چهل سال قبل تاکنون چندین بار به سونگون آمده بودم و شاید هنگام بازدید اخیر تنها کسی درمعدن سونگون بودم  که به مرور تغییر و تحول سونگون را در یک طول زمان ۴۰ساله تجربه و مشاهده کرده بودم. از این دوره ها هم عکس‌هایی گرفته‌ام که برای کسانی که به سونگون  و پیشرفت آن دلبستگی دارند، باید جالب باشد.طی این چهار دهه یعنی از ۱۳۵۶ تا ۱۳۹۶ همه جاتغییر کرده  و اکنون به همت مدیران، کارشناسان  و تکنیسین‌ها معدن مس سونگون به بالاترین بازدهی رسیده و این موضوع بسیار برایم جالب و واجد اهمیت بود. بایدصمیمانه بگویم که بسیار تحت‌تأثیر پیشرفت و اهمیت مجتمع مس سونگون قرارگرفتم. من در طول زندگی حرفه‌ای خود، از معادن زیادی از جمله معادن مس پورفیری بینگام و سن مانویل و چند معدن دیگر پورفیری آمریکابازدید کردم و با صراحت می‌توانم بگویم عملیاتی که در معدن سونگون تا به حال انجام شده و چگونگی اداره امور آن در حال حاضر از هر نظر بامعیارهای جهانی برابری می‌کند وبا مدیریت بسیار قابلی در حال اداره شدن است. مشاهده  و گفت‌وگو با کارشناسان، تکنیسین‌ها و همه کارکنان که همگی با روحیه‌ شاد وبسیار پرتحرک و علاقه‌مند به یادگیری مشغول به کار بودند، برای من مسرت‌انگیز بود. ضمن بازدید از کارخانه‌های عظیم تغلیظ وبرداشت و تمامی مراحل تکمیل آن به‌عنوان یک ایرانی به خودم بالیدم که همه این بخش‌ها به همت و تلاش متخصصان  ایرانی در حد کلاس جهانی این گونه در حال فعالیت است. بسیار خرسند بودم که این شانس را داشتم که سال‌ها قبل، این معدن را مطالعه و بررسی کنم و  آن را به عنوان کانسار مس پورفیری با اهمیت معرفی کنم. امروز پس از گذشت چهل سال به همین منطقه بازگشتم و شاهد به بار نشستن این معدن هستم و از این‌که در به ثمر رسیدن این معدن سهمی داشته‌ام، حس خوبی دارم.در حال حاضر بر اساس انتشارات شرکت مس دراین معدن و فعالیت‌های وابسته به آن، بیش از ۳۵۰۰ نفر مشغول کار هستند وبه اختصار باید گفت به خاطرمعدن سونگون، چهره صنعتی این منطقه  ازایران عزیزمان شکوفایی  شگرفی پیدا کرده و روزبه‌روز با همت و پشتکارنیروی جوان  باز هم شکوفاتر خواهدشد. لازم می‌دانم به این نکته نیزاشاره کنم که وجود و کشف معدن سونگون در برنامه‌های اکتشافی شرکت‌های بزرگ معدنی جهان  مانند آنتوفاگوستا و استراتکس نیز تاثیر داشته و آنهارا تشویق به سرمایه‌گذاری برای اکتشاف در کشورهای همجوار به‌ویژه ترکیه برای اکتشاف مس و طلای پورفیری کرده است. باید یادآور شوم آذر ۱۳۷۹آقای مهندس محمدتقی کره‌ای معاون وزیر و رئیس سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات‌معدنی کشور باارسال نامه‌ای از زحمات و تحقیقات من برای  کشف ومعرفی اهمیت معدن مس  پورفیری سونگون تقدیر به‌عمل آورد و گزارش ۱۳۵۶ مرا که تا آن زمان محرمانه بود با دو زبان فارسی و انگلیسی  به چاپ رساندند که به این‌ وسیله ازایشان و آقای دکتر افتخارنژاد که پیوسته درباره پیگیری فعالیت‌های من درسونگون و شناسایی اهمیت آن در ایران و در مجامع بین‌المللی پشتیبانی کرد و مشوق من بوده‌، سپاسگزاری می‌کنم.

درباره فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی خود در استرالیا بیشتر توضیح دهید

 یکسال بعد از انقلاب اسلامی ایران به درخواست شخصی و به صورت دسته جمعی به همراه دکتر هوشمندزاده، دکتر نوگل، مهندس قاجار، دکتر سبزه‌ای  از سوی سازمان مأمور  خدمت  در دانشگاه  تازه تاسیس کرمان شدیم. در این هنگام  طرحی مورد نظر گروه ما بود که در آنجا دانشکده‌ای به نام دانشکده علوم وفنون زمین تاسیس کنیم تا در رشته‌های پی‌جویی، اکتشاف، استخراج، کانه‌آرایی، متالورژی و زمین‌شناسی مهندسی در سطح لیسانس مهندسی  دانشجو تربیت کنیم  سپس در آینده  کوشش شود که در سطح فوق‌لیسانس و دکتری  فعالیت خودرا گسترش دهیم و  همزمان با شرکت‌ها ومراکز معدنی از نزدیک همکاری کنیم.پشت چنین ایده‌‌ای این بود که با توجه به وجود بیشتر معادن فعال ایران ازجمله مس سرچشمه، زغال‌سنگ  کرمان و معادن آهن بافق و کرومیت اسفندقه،وجود یک دانشکده  مطابق با استانداردهای بین‌المللی می‌توانست  از طرفی به تبدیل این منطقه به یک قطب صنعتی و دانشگاهی کمک کرده و در نهایت  تا حدودی  استقلال صنعتی و معدنی میهن ما را تا حد امکان اعتلا بخشد که البته همزمان با بسته شدن دانشگاه‌ها در آن زمان این برنامه متوقف شد. من درآن زمان، قائم‌مقام و معاون دانشکده فنی دانشگاه کرمان بودم و از سویی به علت کسالت همسرم که نیاز به ادامه  معالجه  در خارج از کشور داشت، از سمت خود استعفا و تقاضای مرخصی کردم. در همین زمان پیشنهاد کاری از یک شرکت فرانسوی دریافت داشتم که علاقه‌مند به همکاری با من در پروژه‌های اکتشاف اورانیوم آنها در استرالیا بودند و من نیز مایل بودم از این راه تجربه جدیدی کسب کنم. یکی از پروژه‌ها در نزدیکی شهر تاونزویل کویینزلند درشمال شرق استرالیا بود و من در آن زمان همراه با همسر و دوفرزند کوچکمان  در شعبه این شرکت در شهر پرت مرکز استرالیای غربی ساکن بودیم. ضمن حضور در آنجا به مطالعه نقشه‌ها و گزارش‌های زمین‌شناسی تهیه شده برای این پروژه ومقایسه آن در سطح زمین پرداختم و متوجه یکسری ناهمگونی بین نقشه‌ها وشواهد روی زمین  شدم که بدون تردید می‌توانست تاثیر زیادی در هزینه‌های اکتشافی داشته باشد. اشکالات را با همکار فرانسوی خودم که معاون پروژه بود مطرح کردم و به ایشان نشان دادم که مشاهدات موجود در عوارض طبیعی روی زمین با نقشه‌ها همخوانی و مطابقت ندارد که بر همین اساس، باید در برخی نقشه‌ها وروند اکتشافات و حفاری‌ها تجدیدنظر شود. بر همین اساس، گزارشی نوشتم ونظریه‌ای در همین زمینه ارائه کردم که مورد استقبال قرار گرفت و بعد از این شرکت درسازمان زمین‌شناسی فدرال استرالیا استخدام شدم. آنجا از تجربه خود درزمینه سیالات درگیر استفاده کردم و آزمایشگاه مجهزی را تأسیس کردم و باردیگراز طرف این سازمان برای فراگیری تکنیک جدیدی-که به نام لیزر رامان اسپکترسکوپی برای مطالعه دقیق‌تر سیالات درگیر در آنجا تعبیه شده بود-به شهر نانسی فرانسه در مرکز تحقیقات زمین‌شناسی اورانیوم به ریاست دکتر برنارد پوتی-استاد پیشینم و بنیان‌گذار آن مرکز- رفتم و دربازگشت به استرالیا با تکمیل فعالیت‌ها و تحقیقات خود در این زمینه تاسال و ۱۳۸۴زمان بازنشستگی  روی کانسارهای سرب‌وروی، معادن طلا، مس، قلع و تنگستن استرالیا کار کردم. همزمان مدیریت و هدایت پروژه بزرگی برای بررسی مهاجرت سیالات کانی‌ساز  و مهاجرت نفت در حوضه‌های رسوبی شمال‌غرب استرالیا را که شخصا" پدیدآورنده آن بودم ، به عهده گرفتم. در این پروژه هشت پژوهشگر ارشد از مراکز تحقیقاتی استرالیا و دانشگاه‌ها در سراسر استرالیا  با من همکاری داشتند. طی خدماتم در سازمان زمین‌شناسی فدرال استرالیا مقالات متعددی در مجلات علمی بین‌المللی و کنفرانس‌های جهانی معرفی و منتشر کردم و همچنین با دعوت از دانشمندانی مانند دکتر یوسف خارکا از سازمان زمین‌شناسی آمریکا و پروفسور بتخی ازدانشگاه ایلینویز آمریکا که دارای  بالاترین مراتب علمی در رشته‌های  تخصصی خود بودند، چندین کارگاه آموزشی در زمینه سیالات درگیر، ژیوشیمی سیالات در حوضه‌های رسوبی و هیدرودینامیک سیالات  و نقش آنها در کانی‌سازی سرب و روی و مهاجرت نفت در حوضه‌های رسوبی برگزار و مدیریت کردم.

در حال حاضرکه در دوران بازنشستگی به سر می‌برید، به چه کاری مشغول هستید؟ 

راستش بر خلاف آنجه تصور می‌کردم، دوران بازنشستگی دوران کناره‌گیری از کار و فعالیت نیست و  به عقیده من نباید هم باشد. من طی این مدت بعداز بازنشستگی در کنار ادامه مطالعات زمین‌شناسی به فعالیت‌های فرهنگی هم پرداخته‌ام. درباره فعالیت‌های زمین‌شناسی باید بگویم بخشی از وقتم را به مطالعه و مرور برخی کارهای تحقیقی و گزارش‌های گذشته اختصاص داده‌ام و قسمت دیگر را به مشاوره برای پروژه‌های اکتشافی در استرالیا و ایران صرف کرده‌ام. هم اکنون به یکی از پروژه‌های چند رشته‌ای یا چند بُعدی که در زمان کار در سازمان زمین‌شناسی استرالیا  به آن مشغول بودم، با دیدگاه‌های جدید پرداخته‌ام. به‌طور منظم با دوستان زمین‌شناسم در استرالیا جلساتی داریم و درباره آخرین رویدادهای زمین‌شناسی به‌ویژه زمین‌شناسی اقتصادی گفت‌وگو  می‌کنیم. سال۲۰۱۲ در کنگره بین‌المللی زمین‌شناسی استرالیا مقاله‌ای درباره کانسار عظیم سونگون ومقایسه آن با کانسار بسیار بزرگ چوکی کاماتا در شیلی و کاربرد آن برای ادامه اکتشافات در سونگون ارائه دادم. در آخرین دیدارم از معدن سونگون تیر ۱۳۹۶ راجع به امکان  شروع تحقیقاتی درباره  تعیین سن مطلق مولیبدن با روش‌های مدرن  برای پی بردن به تحول فرایندآلتراسیون و کانی‌سازی و نهایتآ کاربرد آن برای ادامه اکتشافات در سونگون مطالعه کردم و نمونه‌هایی را به استرالیا بردم. همچنین با توجه به اهمیت مسائل زیست‌محیطی و مواد باطله درمعادن مس پورفیری به تازگی با متخصصان و استادان استرالیایی که درباره  مسائل زیست‌محیطی در معادن  تبحردارند، تماس گرفته و امکان همکاری با ایشان برای پذیرش دانشجو در سطح دکتری از ایران  را مطرح کردم.

گاهی به ایران مسافرت می‌کنم و به درخواست دوستان و همکاران قدیمی فعال در کارهای اکتشافی، به‌طور افتخاری به‌عنوان مشاورهمکاری می‌کنم و چندین باربه مناطق معدنی وپروژه‌های اکتشافی رفته‌ام. همکاری و مشاوره با شرکت ملی صنایع مس ایران  برای پروژه  اکتشافی چاه فیروزه در نزدیکی شهر بابک، کانسار مس و طلای پورفیری شادان در نزدیکی بیرجند و شرکت زرناب برای اکتشافات مس پورفیری در ناحیه ارسباران بخشی از این فعالیت‌ها است. باید بگویم در هر سفر به ایران، بیش از نصف زمانم را صرف مشاوره و کار‌های زمین‌شناسی و اکتشافی می‌کنم. شاید خالی از لطف نباشد که بگویم در زمان اقامت در ایران دوستان برای من میکروسکوپ و کامپیوتر می فرستند و آپارتمان من به‌طور رسمی به دفترکار یا  نیمه آزمایشگاه کوچکی تبدیل می‌شود. به یاد دارم به تازگی که در تهران  مشغول کار روی گزارشی بودم، برق رفت و من به ناچار با شمع مقابل لپ‌تاپ در تاریکی شب به کار ادامه دادم  و عکسی هم ازاین صحنه دارم.

و اما درباره فعالیت‌های فرهنگی باید بگویم که یکی از دغدغه‌های بزرگ من در استرالیا بوده که تا  حد امکان برای گسترش و شناسایی تاریخ، فرهنگ و هنر ایران برای ایرانیان و به‌ویژه جوانان یا برای استرالیایی‌ها به اتفاق همسرم فعالیت‌های زیادی کرده‌ایم. از حدود بیست سال پیش برنامه شب‌های شعردر کنبرا را سال‌هاست برگزار می‌کنیم که بسیار مورداستقبال هموطنانمان قرارگرفته است و گاهی از شعرا و صاحبنظران هم دعوت می‌کنیم.به عنوان مثال آقای هوشنگ ابتهاج (سایه) در یکی از این شب‌ها میهمان شب شعر ما بود واشعار  زیبای خود را برای حضار خواندند. سال ۲۰۰۰ به اتفاق همسرم بنیادفرهنگی ایرانیان (Iranian/Persian Cultural Foundation)را با خرید حدود پنج هزار جلد کتاب از طریق خرید کتابخانه معتبر یک شخصیت فرهنگی در ایران با هزینه شخصی ایجاد کردیم و اکنون این کتاب‌ها به ‌طور رایگان در اختیار  همگان  است. تا به‌حال چهار هزار جلد این کتاب‌ها کاتالوگ شده  و روی تار نمای بنیاد فرهنگی ماwww.ipcf.org.au  برای استفاده و جستجوی کاربران و علاقه‌مندان قرار دارد. این کتابخانه دربرگیرنده موضوعات تاریخ ایران، تاریخ صد ساله اخیر، تاریخ ادبیات ایران، تاریخ جهان، تاریخ هنر ایران، تاریخ سینمای ایران، زندگینامه‌های معروف، سفرنامه‌های تاریخی، خاطرات معروف، عرفان، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، فلسفه، ادیان‌ و بیش از  هشتصد  جلد کتاب از دیوان شعرا از اشعار قدیم و جدید و همچنین اشعار به زبان‌های خارجی و فرهنگ‌های لغت به زبان‌های گوناگون را دربردارد. استادانی که از این کتابخانه بازدید کرده‌اند، از این مجموعه به‌عنوان بزرگ ترین کتابخانه فارسی در نیمکره جنوبی که بر اساس استانداردهای بین‌المللی  تنظیم شده یاد می‌کنند. فعالیت‌های فرهنگی این بنیاد شامل  برگزاری سخنرانی که از کارشناسان و استادان بزرگ برای یک موضوع خاص دعوت می‌شود وبرای مثال سال ۲۰۰۷به مناسبت هشتصدمین  سالگرد تولد مولانا که از سوی یونسکو سال مولانا(رومی) اعلام شده بود بزرگداشتی در دانشگاه‌های  سیدنی و دانشگاه ملی استرالیا  برگزارکردیم و کارشناسان در این زمینه برای ایرانیان و غیرایرانیان به زبان‌های فارسی و انگلیسی سخنرانی کردند که مورد استقبال گسترده قرار گرفت. همچنین نشست‌هایی  از سوی انجمن کتاب  این بنیاد  به‌طور منظم برای علاقه‌مندان  ایرانی واسترالیایی برگزار می‌شود و کتاب‌های مختلف  به زبان‌های فارسی وانگلیسی مورد نقد و بررسی  قرار می‌گیرد.از سال ۱۳۸۷ همه ساله جایزه‌ای به نام هاشم اطمینان برای بهترین دانشجو در زمینه تاریخ و فرهنگ ایران دراختیار دانشگاه ملی استرالیا گذاشته‌ام. در اوقات فراغت به باغبانی وپرورش گل به‌خصوص گل رز می‌پردازم و باغ میوه کوچکی را هم در کنبرا  ایجادکرده‌ایم که مورد توجه نوه‌هایمان است. همچنین به ادبیات ایران و خارجی علاقه‌مندم وازخواندن  همه نوع کتاب  و به‌خصوص کتاب‌های تاریخی، داستان، شعر فارسی کلاسیک و مدرن  بسیار لذت می‌برم و فیلم‌های خوب فارسی را هم هر چند گاه با همسرم تماشا می‌کنیم. گوش دادن به موسیقی سنتی ایرانی و مسافرت یکی دیگراز تفریح‌های همسرم و من است.

سخن آخر و توصیه

خودم را از آن دسته انسان‌های خوشبخت می‌دانم که توانستم در رشته مورد علاقه‌ام تحصیل کنم و از امکانات فراوانی که در سازمان زمین‌شناسی در اختیار داشتم، به بهترین وجه استفاده کنم.  امیدوارم جوانان هموطنم نیز به بهترین وجه از موقعیت‌های موجود حداکثر  استفاده را ببرند  و سختی‌های راه را با عزمی راسخ و نیروی جوانی هموار کنند. با وجود  آن­که بیش از نصف عمر خود را در خارج از ایران گذرانده‌ام، عمیقا" عاشق ایران هستم و هر زمان که به وطن بازمی‌گردم و در کوهستان‌های پر از گل‌های وحشی آن قدم می‌گذارم؛ روح تازه‌ای در کالبدم می‌دمد. زمین‌شناسی ایران  به علت شرایط پالئوجئوگرافیک و تکتونیکی تنوع خاص خود را دارد و در میان خارجی‌ها به نام بهشت زمین‌شناسان شهرت دارد. این سرزمین دارای پتانسیل زیادی برای دستیابی به منابع بسیار پراهمیت مواد نفتی و معدنی است که امید فراوان می‌رود زمین‌شناسان نسل جدید و نسل‌های آینده با بهره‌گیری از علوم و فنون پیشرفته به آن دست یابند.

یادآور می‌شود، حضور در کنفرانس‌های بین‌المللی از جمله International Penrose Conferenc ، دعوت به چین به عنوان سفیر شهروندی (Citizen Ambassador, an International People to people program)   به‌وسیله برنامه بین‌المللی مردم به مردم برای ارائه نظریات معدنی برای اکتشاف و توسعه معادن در چین، منشی و خزانه‌دارگروه تخصصی زمین‌شناسی اقتصادی جامعه زمین‌شناسی استرالیا، معاون جامعه  بین‌المللی زمین‌شناسی کاربردی در کانسارهای منطقه استرالیا و نیوزیلند (International Society for Geology Applied to Mineral Deposits, SGA)، استاد راهنما و عضو کمیته داوری برای دانشجویان دکتری و بررسی و انتقاد مقالات متعدد برای مجلات علمی، نقش اساسی در تهیه  پیشنهادها و برنامه تفصیلی به دنبال ابرازعلاقه از سوی مقامات ایرانی برای پروژه‌های مشترک اکتشافی وتحقیقاتی بین ایران و استرالیا شامل پروژه  اکتشافات درشاهرودو سبزوار با ژیوفیزیک هوایی و تهیه نقشه‌های تماتیک زمین‌شناسی  پیشرفته، اکتشافات در شمال­غرب شیراز، نقشه‌های آلتراسیون با تکنیک‌های مدرن مالتی اسپکترال اسکنینگ در شمال­غرب ایران، اکتشافات در تکاب واقع در شمالغرب ایران، مسئول برنامه‌ریزی برای بازدید هیات‌های عالی‌رتبه ایرانی، مهندس محلوجی و دکتر جهانگیری وزرای سابق صنایع و معادن ازسازمان زمین‌شناسی استرالیا و معادن طلا و همچنین بازدید دکتر احمدزاده ریاست سابق سازمان زمین‌شناسی کشور و مدیران و مسئولان سازمان‌ها و شرکت‌های وابسته به وزارت معادن و فلزات، مشاوره برای  تهیه اطلاعات قوانین معادن در ایالت‌های مختلف استرالیا  به درخواست وزارت صنایع ومعادن در کارنامه علمی و تحقیقاتی این کارشناس و محقق به‌چشم می‌خورد.


لینک دانلود فایل

کلید واژه ها: معدن مس سونگون سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات‌معدنی کشور گفت‌وگو با پیشکسوتان علوم زمین گفت‌وگو با دکتر هاشم اطمینان


نظر شما :