مردان معدن آنهایی هستند که با دیدن هر بیمهری در عرصه کار و فعالیت ناامید نشده و امیدوارانهتر گامهای بعدی خود را به سوی موفقیت برمیدارند. همانها که با نگاهی عمیق و ژرف به اطراف خود، علاوه بر درک زیباییها و جذابیتهای طبیعت به این میاندیشند که چگونه میتوان آنچه در دل زمین نهفته را بیرون آورند و به نحوی شایسته و بایسته در خدمت پیشرفت جامعه و کشور خویش قرار دهند.
مهندس ناصر عابدیان از جمله سختکوشان عرصه علومزمین و معدن است که اینک پس از سالها تلاش و فعالیت در راه شناسایی ذخایر معدنی ایران زمین، به عنوان معاونت اکتشاف سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور مشغول فعالیت و انتقال تجارت علمی و عملی خود به کارشناسان جوان و پر انرژی کشور است. با آنکه در واپسین روزهای سال 83، با جدیت مشغول رسیدگی به امور اکتشافی کشور در یک سال گذشته بود، گرم و صمیمانه ما را پذیرا شد تا لحظاتی خاطرات گذشته را مرور کرده و به برنامههای آتی اشاره کند.
گفتوگو مرضیه کاظمی
در آغاز کلام، ما را بیشتر با زندگی خودتان از گذشته تاکنون آشنا کنید و از فعالیتهای تخصصیتان برایمان بگوئید؟
سال 1329 در شهرستان کازرون در استان فارس به دنیا آمدم و پس از اخذ مدرک دانشگاهی در رشتههای زمینشناسی و مهندسی اکتشاف معدن به مدت 30 سال در واحدهای مختلف به خدمت پرداختم. آغاز کار حرفهای من در پروژهای از دانشگاه مشهد بود که به جمعآوری اطلاعات معدنی در کوههای جغتای شهرستان سبزوار پرداختم. پس از آن در قسمت زمینشناسی و معدن بخش مکانیک خاک اداره مهندسی ارتش دوران خدمت نظام خود را گذراندم. تا سال 1356 به مدت یکسالونیم با یک شرکت کانادائی در پروژه شرق ایران و برای سازمان زمینشناسی در تهیه نقشههای زمینشناسی و معدنی همکاری داشتم و سپس بهمدت بیش از سه سال و نیم بهعنوان مسئول یکی از گروههای اکتشافی در شرکت ملی صنایع مس ایران فعالیت کردم پس از انقلاب اسلامی به سازمان زمینشناسی منتقل شدم و کار خود را در گروه اکتشافات غیرفلزی شروع کردم که این فعالیت تاکنون و در پستهای مختلف ادامه داشته است.
علاقه و گرایش به سوی طبیعت و تحصیل در رشته مهندسی معدن چگونه در شما بهوجود آمد؟
شاید یکی از عوامل اصلی این بود که من در مناطق جنوب و در مناطق نفتی زندگی و تحصیل میکردم. همین مسئله توجه مرا به طبیعت و کوهها بیشتر میکرد. با مشاهده گسلها و فسیلهای موجود در سنگهای کوههای اطراف کازرون و معادن سنگ گچ علاقه من به سمت طبیعت و مسائل زمینشناسی و معدن افزایش مییافت.
زمینشناس یا معدنکار کیست؟
هر شخص تحصیلکرده یا بیسواد میتواند به عنوان یک معدنکار به فعالیتهای معدنی و استخراج معدن بپردازد. بنابراین این فرد را میتوان بعنوان یک معدنکار معرفی کرد. اما یک معدنکار حرفهای کسی است که با وجود تمامی سختیها و مشقات موجود در طبیعت و معدن، ذوق و شوق خاصی به فعالیتهای معدنی از خود نشان میدهد و هیچگاه از تلاش دست برنمیدارد. یک معدنکار واقعی با هر شکستی نا امید نمیشود و با اشتیاقتر و با علاقه بیشتر گامهای بعدی را برای رسیدن به اهداف خود برمیدارد. این افراد معمولا تجربههای عملی خاصی در کار و حرفه خود دارند و بدون اینکه تحصیلات دانشگاهی هم داشته باشند غرایض ذاتی موجود در آنها آگاهیهای در خور توجهی برایشان به ارمغان آورده است. میتوان گفت در طبیعت هر فرد، علاقه خاصی به یک موضوع وجود دارد که موضوع خاص و مورد علاقه یک معدنکار هم معدن و فعالیتهای معدنی است که همواره او را به سوی کوهها و کشف و استخراج مواد معدنی میکشاند.
به نظر شما چه تفاوتی میان نگاه یک فرد معمولی و یک معدنکار به طبیعت اطراف وجود دارد؟
نگاه معدنکاران و معدنداران به کوه و طبیعت با نگاه افراد معمولی کاملا متفاوت است. افراد عادی کوه و سنگ را میبینند و معدنکاران آنچه را که در دل کوه وسنگ وجود دارد؛ درک میکنند. افراد معمولی به طبیعت زیبای کوهها و بیابانها توجه دارند و معدنکاران طبیعت زیبای مواد معدنی موجود در آنها را درک میکنند. اشخاص عادی به ظاهر و معدنکاران به عمق مینگرند. اشخاص عادی به درخشش و جلا و زیبایی مواد معدنی نگاه میکنند و معدنکاران به آنچه در پس این درخشش و جلا وجود دارد. افراد عادی به مار و عقربهایی که احتمالا در تونلها و مجاری زیرزمینی کمین کردهاند فکر میکنند و معدنکاران به مواد ارزشمند و گرانبهایی که از درون این مجاری به خارج انتقال میدهند، میاندیشند.
یک معدنکار به اقتضای شغل خود ماههای زیادی را بهدور از خانواده در کوه و بیابان به سر میبرد. شما نیز به عنوان یک پیشکسوت از این امر مستثنی نبودهاید. آیا خانواده و همسر شما با این موضوع مخالفتی نداشتهاند؟
واقعیت همین است، زمینشناسان ومعدنکاران در اکثر اوقات به دلیل نوع شغل خود از خانه و خانواده دور هستند. گاهی این زمان به بیش از چند ماه میرسد. که این مسئله برای سایر شغلها و حرفهها غیرعادی است. من نیز با این موضوع مواجه بودم و کموبیش همسرم و پس از آن فرزندانم این واقعیت را پذیرفتهاند. شاید به همین دلیل است که همسران زمینشناسان و معدنکاران همواره بار مضاعفی را تحمل میکنند و در نبود مردان خویش هم پدر هستند و هم مادر. در تمام طول خدمت من در بسیاری موارد از یک هفته تا بیش از سه ماه از خانوادهام دور بودهام و آنها یا به اجبار و یا به سبب علاقه من به حرفهام این دوری را تحمل کرده و پذیرفتهاند.
جنابعالی بهعنوان معاونت اکتشاف سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور، جایگاه علومزمین در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه شمار زیادی از اقشار جامعه هنوز اطلاعات جامع و کاملی از علم زمینشناسی و زمینشناس ندارند. و آنچه در اذهان عموم رایج و معمول است واژه معدن است که آن هم مسئله استخراج مواد معدنی را بوسیله شماری کارگر معدنی تداعی میکند و حتی در بسیاری موارد اولیای دبیرستانها هم از وجود سازمانی بهعنوان سازمان زمینشناسی بیخبر هستند و زمینشناسی را فقط در همان چندین صفحه در کتابهای دبیرستانی تصور میکنند. سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی ایران بعنوان یک ارگان شناخته شده بینالمللی در خاور میانه و حتی جهان جایگاه ویژهای دارد و اگر چه نسبت به سازمانهای زمینشناسی سایر کشورها جوان است ولی بعنوان یک مرجع در جهان وجهه خاصی دارد. بنابراین باید توجه کنیم که اقشار مختلف کشور میبایست با مسائل علوم زمین که به انواع مختلف در زندگی آنها نقش دارد آشنا شوند. مسئله زلزله، مسئله ساخت واحدهای مسکونی، مسئله شهرسازی، پل و جادهو سدسازی، مسئله معادن مختلف و... که هر کدام بگونهای در زندگی نقش دارند برخاسته از رشتههای گوناگون علوم زمین است شاید کمتر کسی از عام مردم و حتی افراد تحصیلکرده بدانند که برخی مواد معدنی برای اولین بار بهوسیله اجداد ما شناخته شدهاند. در بسیاری موارد که از مردم سوال شود که فلان ماده از درون کوهها و از معادن منشاء گرفته و از مواد معدنی ساخته شدهاند با چشمان متحیر شما را نگاه میکنند.
با توجه به صحبتهای قبل در خصوص فعالیت ارگانهای ذیربط در خصوص مسائل مربوط به علوم زمین فکر میکنید در مرحله اولیه چه علت و انگیزه اصلی وجود دارد که بحث پرداختن و توجه اساسی به این امر را مهم و حیاتی جلوه میدهد؟
زندگی بشرخواه و ناخواه بطور مستقیم با علوم زمین در ارتباط است. بنابراین آشنائی اولیه با این مسئله امری اجتنابناپذیر بلکه انکارناپذیر است. اگر مردم در رابطه با زلزله آگاهی نسبی داشته باشند در هنگام ساختمانسازی استحکام را فدای زیبایی ساختمان نمیکنند. اگز وزارت نیرو آگاهیهای نسبی از ذخایر آبی و انباشتههای زیرزمینی آب را بدهند مردم در هنگام مصرف بیرویه آب توجه خاصی به این امر میکنند.اگر مردم از آلودگیهای محیط زندگی خود آگاهی پیدا کنند و بدانند در محیطها و آبهای آلودهای که صرف آبیاری سبزیهای خوراکی میشود از نظر زمینشناسی و ژئوشیمیایی چه عناصر مضر و نا مطلوبی وجود دارد دقت بیشتری میکنند.
از طرفی اگر متخصصان دیگر نظیر مهندسان راه و پلساز کاملا از ویژگیهای زمینشناسی و سازندهای زمینشناسی محل احداث سازه آگاهی مناسب داشته باشند در محاسبات خود دقت بیشتری میکنند تا فاجعهای ببار نیابد. اگر مهندسان استخراج معدن و معدنکاران و کارگران معدن از بسیاری از آلودگیهای عناصر معدنی باخبر باشند در حفاظت محیط نهایت دقت را بهعمل میآورند.
با نگاهی به آمارهای مختلف، متوجه بالا بودن سهم معادن و ذخایر زیرزمینی در کشورمان نسبت به بسیاری کشورهای دیگر می شویم، به نظر شما آیا ازاین ذخائر خدادادی استفاده مطلوب را داشتهایم یا خیر؟
کشور ایران از نظر ذخایر معدنی از بسیاری از کشورهای خاور میانه جایگاه برتری دارد وحتی قابل مقایسه با بسیاری از کشورهای معدنخیز دنیا است. از گذشتههای بسیار دور از پارهای از ذخایر معدنی فلزی و غیرفلزی استفاده میکردهایم. در گذشته و حتی در سالهای اخیر عمده تولیدات معدنی بدون هرگونه آرایشی و بدون هرگونه ارزش افزودهای تجارت از کشور صادر می شود که نفع چندان قابل توجهی نداشته است. ولی در دو دهه اخیر با توجه به رشد روزافزون صنایع و نیاز به مواد اولیه حتیالمقدور توجه بیشتری به فراوری این مواد شده است. البته هنوز هم در بسیاری موارد از جمله صنعت سنگ ما نتوانستهایم جایگاه واقعی خود را در جهان پیدا کنیم. استفاده مطلوب از مواد معدنی بدان معدنی است که شما بتوانید از کمترین مقدار ماده معدنی حداکثر بهره را ببرید. بتوانید مواد معدنی را بودن آنکه بصورت خام صادر کنید آرایش دهید،فرآوری نمایند و در صنعت کشور از آن استفاده کنید وارزش قابل توجهی در آن بوجود آورید.
آنچه امروز مسلم است این که صادرات نفت نسبت به مواد معدنی در ایران درصد قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. اینکه بتوانیم با توجه بیشتر به اکتشاف، استخراج و فرآوری مواد معدنی کشورمان، از اتکاء به اقصاد تکمحصولی نفت رها شویم، چهگونه قابل توجیح است؟
موضوع وابسته بودن اقتصاد ایران به نفت مسئلهای انکارناپذیر است و باید اقرار کنیم که جایگاه نقت در کل جهان صنعتی و غیر صنعتی ابعاد ویژهای دارد بگونهای که نفت را بعنوان یک کالای سیاسی، میتواند مورد استفاده قرار گیرد. اگر بگوئیم معدن میتواند جای نفت را بگیرد کلامی بگزاف گفتهایم. البته در کشورهائی که نفت ندارند وجود معادن میتواند ارزش قابل توجهی داشته باشد و لی در کشورهای نفتخیز این دو جایگاه قابل مقایسه نیست. آنچه میتوان در این رابطه بیان کرد رشد صنایع با توجه به وجود مواد اولیه و مواد معدنی است که در کشورهای به میزان درخور توجهی وجود دارد. چنانچه به صنایع توجه بیشتری شود و رشد صنایع بتواند توجه به امر اکتشاف و بهرهبرداری و فرآوری مواد معدنی را افزایش دهد اکتشاف و استخراج معدن میتواند از اهمیت بیشتری برخوردار شود.
شما جایگاه معادن ایران را در اشتغالزایی برای قشر جویای کارکشورچطور ارزیابی میکنید؟
شما به مسئله قابل ملاحظهای اشاره کردید. اگر معدنی نمیتواند جایگاه قابل مقایسهای با نفت داشته باشد ولی به سبب دامنه پراکندگی آن، در اقصی نقاط کشور میتواند بهعنوان یک قطب حائز اهمیت در تولید کار بهشمار آید. خوشبختانه در اکثر نقاط ایران پتانسیلهای معدنی وجود دارد که هرکدام به نوبه خود میتوانند در اشتغالزایی بطور مستقیم و غیرمستقیم تاثیرگذار باشد. اگر شما یک معدن خاک صنعتی مثل کائولن یا سیلیس را راهاندازی کنید بسیاری اشخاص در معدن، شماری در حملونقل مواد معدنی به قطبهای مصرف کننده، شماری در تهیه تدارکات این اقشار و شماری در کارخانههای مصرف کننده مشغول بکار خواهند شد حال آنکه بعضی از افراد هم در ساخت ساختمان، تأسیسات و مسائل جانبی معادن و کارخانههای مصرفکننده به کار گرفته میشوند. وقتی معادن راهاندازی شوند بسیاری از فارغالتحصیلان رشتههای زمینشناسی و معدن هم بکار گرفته میشوند و بطور مستقیم یا غیر مستقیم از سایر تخصصهای دانشگاهی هم استفاده به عمل میآید. بنابراین میتوان بیان کرد که راهاندازی معادن در هر نقطه نقش قابل ملاحظهای در اشتغالزایی افراد بومی و غیربومی خواهد داشت. به هر جهت لازم است در پایان اشاره کنم که من آینده معدن و معدن کاری در ایران را بسیار روشن میبینم.
نظر شما :