سازوکار جایگیری توده گرانیتوییدی چالو با استفاده از روش فابریک مغناطیسی
سازوکار جایگیری توده گرانیتوییدی چالو با استفاده از روش فابریک مغناطیسی
مریم شیبی1* و پروین مجیدی2
تاریخ دریافت: 17/ 09/ 1392 تاریخ پذیرش: 14/ 02/ 1393
چکیده
توده گرانیتوییدی چالو در جنوب دامغان از دو واحد مونزودیوریت و کوارتزدیوریت تشکیل شده و به درون سنگهای آتشفشانی ائوسن تزریق شده است. سازوکار جایگیری این توده با استفاده از روش ناهمگنی قابلیت پذیرفتاری مغناطیسی (AMS) مورد مطالعه قرار گرفته است. میانگین پذیرفتاری مغناطیسی اندازه گیری شده (Km، برحسب µSI) در کوارتزدیوریتها و مونزودیوریتهای سالم، به ترتیب 31608 و 33726 است و بنابراین جزو گرانیتوییدهای فرومغناطیس به شمار میروند. در این توده گرانیتوییدی، مگنتیت عامل اصلی پذیرفتاری مغناطیسی و بیوتیت و پیروکسن از دیگر حاملهای فرعی رفتار مغناطیسی هستند. بررسیهای صحرایی، سنگنگاری و فابریکهای مغناطیسی نشان میدهد که توده نفوذی یادشده در دو مرحله و با دو سازوکار متفاوت جایگیری کرده است. واحد مونزودیوریتی با بافت چیره پورفیروییدی و الگوهای خطوارگی و برگوارگی شمالی- جنوبی موازی با حاشیه توده در امتداد بازشدگیهای کششی یک پهنه برشی راستالغز جایگیری و واحد کوارتزدیوریتی همزمان یا کمی پس از واحد مونزودیوریتی بهصورت دایک جایگیری کرده است. الگوی فابریک مغناطیسی و همچنین کلوچهای بودن شکل بیضوی مغناطیسی همراه با بافت چیره تراکیتوییدی در این واحد با الگوی فابریک غیر عادی در دایکها همخوانی دارد و جهتگیری کانی پلاژیوکلاز جهت جریان ماگما را نشان میدهد. در برخی از ایستگاهها به دلیل فرایند دگرسانی گرمابی کانی مگنتیت از دید اندازه بلوری کوچک و یا به هماتیت دگرسان شده و هر دو عامل سبب کاهش در مقدار پذیرفتاری مغناطیسی شده است. ریزساختهای موجود در این توده بیشتر ماگمایی و نشاندهنده بالا بودن درصد مذاب به بلور در هنگام جایگیری توده و یا نبود تنشهای زمینساختی پس از تبلور کامل ماگماست.
کلیدواژهها: ناهمسانگردی پذیرفتاری مغناطیسی، سازوکار جایگیری، توده گرانیتوییدی چالو، دامغان.
1 استادیار، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شاهرود، شاهرود، ایران
2 کارشناسی ارشد، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شاهرود، شاهرود، ایران
*نویسنده مسئول: مریم شیبی؛ E-mail: sheibi@shahroodut.ac.ir