رسوبات آبرفتی گستره تهران (کوهپایه – دشت)

    رسوبات آبرفتی گستره تهران (کوهپایه – دشت)
   نوشته : مهندس نصراله خادم
   چکیده
   رسوبات آبرفتی گستره تهران را پژوهشگران گوناگونی بررسی کرده اند. در این نوشتار کوشش شده است با نگرشی بر مورفولوژی آن ها، تقسیم بندی نوینی ارائه گردد.
   باآغاز آبرفت گذاری پلیوسن و به هنگام تشکیل آبرفت های کهن در گستره مورد بررسی، البرز فرازای امروز خو را نداشت؛ نشیب توپوگرافی ملایم بود، دره ها آرام بوند، و پیش تر آبرفت هایی که در این مرحله تشکیل شدند حالت سیلابی نداشتند و به طور کلی دانه ریز و یا نیمه درشت بودند. درصد پاره سنگ کم است و سنگ های درشت به ندرت در آن ها یافت می شوند. به هنگام تشکیل بخش زیرین آبرفت های کهن که شبکه آبراهه ها بر ما پوشیده است، به گمان آب و هوای گرم و مرطوب سپونسینش حاکم بوده است. افزون بر آن، گویا کوه های البرز، در گستره مورد بررسی، بیش تر از سنگ های دگرسان شده پوشیده بوده است. این سن ها در اثر حرکت و اصطکاک در جریان آب، زاویه های خود را از دست داده اند و مابقی به صورت نیمه گرد و یا گرد در می آمدند و از فرسایش آن ها مقدار زیادی رس ماسه دار تشکیل می شده است. بدین سبب آبرفت گذاری بخش عمده ای از گستره به صورت کنگلومرا و شیل های رسی بوده است.
   در مرحله ای از تشکیل کنگلومراها و شیل ها، شرایط گرم و مرطوب تبدیل به آب و هوایی کم و بیش مانند امروز می شود. افزون بر آن در بخش خاوری کستره مورد بررسی، شیست های آهکی سیاه رن، و در بخش میانی مجموعه سنگ های آتش فشانی ای چون توف و گلومرا پدیدار می شوند. در محیط آب و هوایی و سنگ شناسی جدید، شرایط تشکیل مواد رسی از میان رفت و سنگ هایی که روی نشیب ملایم و کم دانه البرز جای داشتند، به سبب وجود شبکه فشرده ای از گسله، درزه ، و شکستگی ها،‌در اثر هوازدگی از هم پاشیده شدند و به صورت واریزه های دانه ریز و متوسط در آمدند، سپس واریزه ها در جریان آب قرار گرفتند، و در نتیجه آبرفت هاییدانه ریز و کم و بیش زاویه دار با سیمان ماسه ای تشکیل شد. این آبرفت ها با لایه بندی کامل و رخساره موثر خود، پهنه) کوهپایه را پوشاندند- به جز پهنه هایی از آبرفت های قبلی (کنگلومراها و سیلت ها) که به سبب گسلش با چین خوردگی برپا شده بودند‌(مانند عباس آباد، شهرک غرب، قیطریه، و شیان – کوثر).‌همبری این دو گروه آبرفت یک دگرشیبی است.
   رویداد زمین ساختی در پلیوسن سبب چین خوردگی و گسلش در این آبرفت ها شد و در نتیجه حرکات کوه زایی و فرسایش بعدی، توده آذرین منظریه- درکه پدیدار گشت. چون در مواد تشکیل دهنده آبرفت های کهن ، سنگ های آذرین منظریه- درکه دیده نمی شوند، به نظ می رسد به هنگام تشکیل آبرفت ها، این سنگ ها ایجاد نشده بودند.
   تغییراتتوپوگرافی ناشی از حرکات کوه زایی و پوشش جدید البرز از دیدگاه سنگ شناسی، سبب تغییر رژیم آبرفت گذاری می شود. آبرفت هایی که در این مرحله تشکیل شدند، در بخش میانی گستره مورد بررسی، درشت و ناهمگن اند و به شکل دگرشیب روی سطح فرسوده آبرفت های کهن را می پوشانند. در دیگر پهنه ها چون سوهانک،‌گردنه قوچک،‌این آبرفت ها دانه ریز، سفید رنگ ،‌درهم و جورنشده (unsorted
) اند. تمامی آبرفت هایی که تا این مرحله (به جز دره باغ فیض) تشکیل شدند، سنگ های کهن تر از ائوسن ندارند و خاستگاه تغذیه آن به طور کامل سنگ های سازند کرج بوده است. در نتیجه می توان گفت که تا مرحله اخیر تمامی البرز در گستره مورد بررسی، کم و بیش از سنگ های سازند کرج پوشیده بوده است و سنگ های کهن تر از ائوسن هنوز به سبب راندگی های بعدی برون زد نیافته بودند. در سنجش با دیگر رشته کوه های چین خورده، شاید بتوان گفت در مرحله ای از تشکیل آبرفت های ناهمگن،‌در اثر رویدادهایی – البته به جز چین خوردگی – البرز برپایی بیش تری یافته است.‌این پدیده در بسیاری از رشته کوه های کاری (active) که پس از چین خوردگی روی می دهد گزارش شده است.
   در نتیجه برپایی، سنگ های کهن تر از ائوسن ظاهر می شوند و حوزه های آبریز گسترش می یابند. افزایش میزن بارندگی در بلندی های به وجود آمده، به جاری شدن رودخانه های پر آب و در نهایت ژرف تر شدن دره ها منجر می شود. رودخانه ها در رسوبات خود، و در مواردی در پی سنگ ، فرو و آبرفت گذاری را به پهنه های پایین تر (دشت ها) منتقل می کنند.
   در درازانای تشکیل آبرفت های یاد شده به سبب گسلش های گوناگون،‌ تغییرات قابل ملاحظه ای در ویژگی های توپوگرافی و مسیر رودخانه ها ایجاد شد. حرکات شاغولی البرز، پادگانه هایی در کناره رودخانه ها برجای گذاشت.