آشوب: مانع اساسی پیش بینی تعینی زمین لرزه

آشوب: مانع اساسی پیش بینی تعینین زمین لرزه:


   چکیده:
   روشهای گوناگونی در درازنای تاریخ برای پیش بینی (
prediction) زمین لرزه بکار گرفته شده که همه آنها ناموفق بوده اند. در پژوهشهای جدید عدم توفیق در پیش بینی تعینی (deterministic prediction) زمین لرزه بر پایه تکرار منظم انبارش و رهایش تنجیدگی(strian) در سنگها یا پیش نشانگرهای (precursor) دیگر را به رفتار آشوبناک (chaotic) پدیده زمین لرزه نسبت داده اند. ابتدا آشوب با نسبت دادن ویژگی برخالی(fractal) به ابعاد شکستگی توسط (1981)Aki در زلزله شناسی مطرح شد آنگاه حضور این مفهوم در فرایندهای زمین لرزه با استفاده از روشهای نظری و فنون کاربردی مانند بررسی چرخه های رفتاری مربوط به مدل سیستم گسله ها مورد تایید قرار گرفت. درحال حاضر سناریوی آشوب در زمین لرزه بیشتر با تحلیل های چند برخالی (multifractal) و با کمک معادله های لجستکی(logestic equations) فراهم میشود. (Hirabashi et al.1992,Huang and Turcotion 1992) به طور مثال در سناریوهای مربوط به دو نظریه مشابه نماد آشوب در یکی به افت و خیز (fluctuation) مقدار تنجش (stress) و در دیگری به برهم کنشهای پس خوردی (feedback interaction) اشوبناک نسبت داده شده است. (Brune and Heaton 1992) اما از ان جا که شاخص سیستم آشوبناک حساسیت بسیار زیاد آن ها نسبت به اختلال های کوچک است، توصیف سناریو هر چه باشد، ویژگی آشوب به گونه خارج شدن سیستم از وضعیت عادی و چرخه رفتاری خود در نتیجه اختلال های کوچک و بروز رفتار کاتوره ای (random) در آن ملحوظ شده است. این همان مفهومی است که ریشه عدم توفیق در پیش بینی تعینی پدیده بحرانی زمین لرزه در آن نهفته است بدیهی است اگر ریشه یابی دراین راه با هدف تشخیص ماهیت منشا و مشخصه واسطه های برهمکنش درونی سنگها در شرایط گوناگون و دینامیک حاکم بر آنها میسر شود. پرسشهای پیچیده و زنجیره ای دیگری را مطرح خواهد نمود.