معرفی و نامگذاری برش پالئو آنتروپوژنیک پالئولیتیک میانی منطقه کرمانشاه- روانسر

دسته چینه شناسی و فسیل شناسی
گروه سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
مکان برگزاری ششمین همایش سالانه انجمن زمین شناسی ایران
نویسنده کمال طاهری
تاريخ برگزاری ۲۵ بهمن ۱۳۷۸
مقدمه:
برش ها دسته ای از سنگ های آواری دانه درشت متشکل از اجزای شکسته شده و زاویه دار (قطر ذرات بیش از 2 میلیمتر) هستند که توسط ماتریکسی دانه ریز یا سیمان به هم وصل شده اند و می توانند از هر ترکیب و منشائی باشند.برشها از کنگلومرا ها با عدم فرسایش دانه های تخریبی و زاویه دار بودن اجزای درشت متمایز می شوند (Pettijohn 1975 Thrush et al 1968)
رادراک ها Rudrocks بطور عام به سنگ هایی با اجزای درشت که در ماتریکسی دانه ریز احاطه شده اند اطلاق می گردد که اجزای آن می تواند زاویه دار Angular و یا گرد شده Rounded باشد. اگرگاتهای درشت تحکیم نیافته Unconsolidated rudaggregates مانند Tephra, Scree, Rubble, … در صورت تحکیم یافتن رادراک ها را تشکیل می دهند.
برش آنتروپوژنیک: برش آنتروپوژنیک یا برش حاصل از فعالیت های انسانی را می توان به صورت زیر تقسیم بندی کرد:
رادراک های آنتروپوژنیک: 1- رادراک هایی که شامل مواد مصنوعی اند.
2- رادراک هایی که از مواد طبیعی تشکیل شده اند.
2-1- رادراک هایی که انسان در تشکیل آنها دخیل بوده است.
2-2- رادراک هایی که انسان آن را تولید کرده است.
2-2-1- در جا
2-2-2- انتقالی
2-2-2-1- سست
2-2-2-2- سیمانی
1-1: رادراک هایی که شامل مواد مصنوعی مانند فلزات، پلاستیک ها و شیشه ، سرامی ها، چوب و فراورده های کاغذی، فراورده های بتونی، سرباره ها Slags و قلوه های آجری فرسایش یافته مسیر رودخانه ها هستند.
1-2: رادراک هایی که انسان در تشکیل آنها دخیل بوده و شکل گیری قطعات آن با فعالیت های انسانی مانند چال کردن، انفجار و بار گذاری در معادن و ایجاد سازه ها همراه می باشد.
2-2: رادراک های تولید شده توسط انسان، انواع سنگ های ساختمانی، سنگ های سنگ فرش، باطله های معدنی، خاکریز های معدنی Mine dumps سنگ های بالاستی Balast جهت ساخت جاده ها و سایر فراورده های تولید شده توسط انسان هر گاه در ماتریکس دانه ریز قرار گیرند و سیمانی شوند اینگونه برشها را تشکیل می دهند.
برش پالئوآنتروپوژنیک: نوعی برش منحصر به فرد بوده که از ابزارهای سنگی انسان های ماقبل تاریخ (انسان های دوره موستری Mousterian) تشکیل یافته است این نام برای نخستین بار توسط نگارنده جهت نامگذاری برش های موجود در غار دو اشکفت کرمانشاه که حاوی ابزارهای سنگی می باشد پیشنهاد می گردد. برش پالئو آنتروپوژنیک از قرار گرفتن و تجمع ابزارهای فیلینتی Implements filint انسان های موستری در ماتریکس آهکی تشکیل شده است. این برش در گزارش باستان شناسی، برش باستان شناسی نامیده شده است (گارودی 1928)، اما با توجه به ماهیت زمین شناسی و محیط رسوبی خاص تشکیل این برش می توان آن را «پالئو آنتروپوژنیک» نامید چرا که در زمین شناسی «آرکئن» یاد آور دوران آرکئوزوئیک است و معرفی این برش تحت عنوان برش باستانی می تواند درک واقعی زمین شناسان و خاصه سنگ شناسان رسوبی را منحرف سازد. مکانهایی که تا کنون وجود برش فوق در آنها گزارش شده اند عبارتند از:
1- غار اشکفت آو، جنوب غربی سلیمانیه عراق (گارودی 1928)
2- غار اشکفت گاوی در مرودشت فارس (روسنبرگ 1978)
3- غار کنجی درخرم آباد (اسپت 1965)
مناطق فوق در زمره مناطق باستانی بوده و از نظر مطالعات باستان شناسی نیز حائز اهمیت می باشند.
برش پالئو آنتروپوژنیک غار دو اشکفت کرمانشاه:
این برش درون غار و در بستر غار در دو قسمت،یکی در دیواره بالایی غار با فراوانی کم و قسمت دیگر در دیواره پایینی غار و با حجم زیاد یافت می شود. به علت وفور چرت و سنگ های رادیولاریتی در منطقه غار دو اشکفت، ابزارهای سنگی در داخل این برش ها فراوان است. ماتریکس برش غار دو اشکفت حاوی استخوان، خاکستر، خرده سنگ های آهکی و … بوده و سیمانی شدن آن را می توان توسط فرایند های کارستی شدن و نحوه تشکیل دراپستون های غاری Cave Dropstones شرح داد و تجمع ابزارهای سنگی را با ایده هایی که باستان شناسان در اختیار می گذارند مطالعه نمود.
فراوانی نسبتاٌ کم برش پالئو آنتروپوژنیک غار دو اشکفت را می توان به فرایند های انحلال و تخریب این برش توسط آبهای زه کش شده بالای غار که از راه دالانی از درون غار می گذرند نسبت داد. گواه این مطلب فراوانی بسیار ابزارهای سنگی در دامنه ارتفاعات مشرف به غار دو اشکفت می باشد.
برش غار اشکفت آو (جنوب غربی سلیمانیه عراق) بسیار سخت بوده با استخوان و ابزارهای موستری همراه می باشد. برش های موجود در غار کنجی از استخوان حیوانات و ابزارهای پارینه سنگی جدید Neolithic تشکیل گردیده است. در اشکفت گاوی مرو دشت فارس قطعات برش روی دیواره غار باقی مانده اند، که با مقایسه این برش ها و برش غار دو اشکفت کرمانشاه در همه این موارد وجود ابزارهای سنگی، قطعات استخوان، ماتریکس آهکی و محیط غار مشترک می باشد.
مطالعات سنگ شناسی نشان می دهد که فرایند های دیاژنزی بر استخوانها و ماتریکس سنگ تاثیر نموده و استخوانها تا حدودی توسط کلسیت جانشین شده اند. ابزارهای سنگی از جنس ژاسپر بوده و حفره های رادیولاری که توسط کلسدون پر شده اند به وسیله خاموشی گورخری کلسدون Zebraic مشخص می شوند که با استناد به این مشاهدات می توان سنگ مادر ابزارهای موجود در برش مورد مطالعه را به رخساره افیولیتی کرمانشاه که غنی از چرت های رادیو لاری است نسبت داد.
برش پالئو آنتروپوژنیک منطقه روانسر: در ارتفاعات آهکی منطقه روانسر و در کوه یله ور Yalawer برش هایی یافت شده اند که حاوی مقادیر زیادی استخوان (استخوان جوندگان کوچک، موش، روباه، و …) می باشد که توسط سیمان میکرایتی سیمانی شده اند. استخوان های موجود در این برش که می توان آن را برش استخوانی Bone Breccia نیز نامید حاصل تجمع انتخابی Selective Collection استخوان ها است. یعنی مکان هایی که این برش در آنها یافت می شود احتمالاٌ نوعی آبشخور کوهی برای جانداران منطقه و یا نوعی سکونتگاه یا پناهگاه انسان های دوره موستری بوده است که در این مکانها به شکار پرداخته و صید خود را در این محل ها مصرف می کرده اند که به مرور زمان بر تجمع استخوان ها افزوده شده است.
برش مذکور بدون هیچ شبهه ای پالئو آنتروپوژنیک بودنش باتکیه بر یافته های باستان شناسی اثبات می شود چرا که با توجه به مطالعات باستان شناسی محل استقرار انسان های موستری یا در غار ها و یا در پناهگاه های صخره ای بوده است و با توجه به فراوانی برش مورد مطالعه در پناهگاه های صخره ای کوه یله ور، می توان تشکیل این برش را به فرایند های آنترو پوژنیکی انسان های موستری نسبت داد. با توجه به اینکه اخیراٌ در کوه قوله Qola روانسر (قسمتی از کوه یله ور می باشد که نام جداگانه ای دارد) ابزارهای سنگی دوره موستری یافت شده است (بیگلری 1377) می توان پالئو آنتروپوژنیک بودن برش های منطقه روانسر را مسلم دانست اما عدم وجود ابزارهای سنگی در این برش را می توان به دلیل کمی چرت در ارتفاعات و محل های باستانی روانسر دانست چرا که سنگ مادر چرتی برای ساخت ابزارهای سنگی به مقدار کافی در دسترس نبوده و لذا پراکندگی آنها نیز کم می باشد. (بر خلاف غار دو اشکفت کرمانشاه که مقادیر فراوانی چرت در کمربند رادیولاریتی آن تجمع یافته اند) بنابراین می توان با استناد به این ابزارها و انطباق پالئو لیتیک میانی منطقه روانسر با منطقه کرمانشاه با اطمینان بیشتری این نوع برش را نیز برش پالئو آنتروپوژنیک نامید.
مطالعات میکروسکوپی کلسیتی شدن Calcified استخوان های موجود در برش را تایید می کنند که نشان دهنده عملکرد فرایند های دیاژنزی و قدیمی بودن این برش (از نظر زمان تشکیل) می باشد.
بحث و نتیجه گیری: توام با آنالیز رسوبات و مطالعات باستان شناسی محل تشکیل برش های پالئو آنتروپوژنیک می توان به بازسازی پالئو اکولوژی Paleoecology و محیط غاری دیرینه آن پرداخت. همچنین می توان ابزارهای سنگی انسان های دوره موستری را مطالعه نمود.
با انطباق و مقایسه Correlation مکان های باستانی پالئولیتیک میانی منطقه روانسر با غار دو اشکفت کرمانشاه و سایر مکان های پالئولیتیک میانی غاری زاگرس می توان این گونه مکان ها را با دنبال کردن برش های پالئو آنتروپوژنیک شناسایی نمود. وجود ابزارهای سنگی انسان (یا توانایی انطباق آنها، مانند آنچه در بالا تشریح شد) مهمترین مشخصه برای تمایز این برش از سایر انواع آن- که تحت عنوان برش آنتروپوژنیک در ابتدای مقاله گفته شد- است و به این جهت به برش آنتروپوژنیک حاوی ابزارهای انسانی، پالئو آنتروپوژنیک اطلاق می گردد تا آن را از برش هایی که حاصل فعالیت های انسانی عهد حاضر بوده و از مواد مصنوعی و جدی (پلاستیک، بتون و …) بوجود آمده اند، تفکیک گردند.
در برش های یافت شده در کوه یله ور روانسر و غار دو اشکفت وجود استخوان های تقریباٌ کلسیتی شده Subcalcified نوعی فرایند دیاژنزی را نشان می دهد که می توان با استفاده از تعیین سن این استخوان ها در مورد این برش ها و شرایط رسوب گذاری و باز سازی محیطی آن با اطمینان بیشتری قضاوت کرد. البته تا کنون هیچ گونه تعیین سنی بر روی این برش انجام نشده است.
اگر در منطقه ای با استفاده از انطباق باستان شناسی و زمین شناسی برشهای مشابه، این نوع برش ها را نتوان پالئو آنتروپوژنیک نامید می توان آنها را برش فوناژنیک Faunagenic breccia نامید به این علت که زیستاران مهره دار منطقه از این مکانها جهت زیستن و احتمالاٌ به عنوان آبشخور استفاده کرده اند و بعد از مردن اجساد آنها در همان جا دفن شده است. اما اگر محقق شود که این مکان ها محل های مناسبی برای شکار و خوردن صید توسط انسان بوده است استفاده از واژه پالئو آنتروپوژنیک به جای فوناژنیک مناسب تر خواهد بود.
پیشنهاد: این نوشتار تلاش مختصری جهت معرفی علم زمین- باستان شناسی (ژئو آرکئولوژی) و ارتباط زمین شناسی و باستان شناسی است. شاید اینگونه پژوهش ها از نظر طرح های دانشگاهی «طرح کاربردی» قلمداد نشود اما برای باز سازی مکان های باستانی و مطالعات زمین- باستان شناسی لازم و ضروری است این گونه پژوهشها نیز به عنوان طرح های دانشگاهی در نظر گرفته شود تا بتوانیم در آینده ای نزدیک به مرزهای روشنی در این علم نوپا دست یابیم.

کلید واژه ها: کرمانشاه