نگرشی دیگر بر انتشار چینه شناسی خزندگان در دوران دوم علل انقراض دایناسورها
دسته | چینه شناسی و فسیل شناسی |
---|---|
گروه | سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور |
مکان برگزاری | اولین همایش سالانه انجمن زمین شناسی ایران |
نویسنده | محمد علی جعفریان |
تاريخ برگزاری | ۰۴ شهریور ۱۳۷۶ |
دایناسورها این موجودات عجیب و مخوف جهان آفرینش از همان زمانیکه در سال 1842 Richard Owen این اصطلاح مناسب را برگزید وجود و انقراضشان همواره مورد بحث محافل علمی جهان بوده و امروز نیز در تمام شئون اجتماعی، اقتصادی، تبلیغاتی و گاهی علمی مورد استفاده قرار می گیرند.
از دیدگاه پالئواکولوژی در زمانیکه دایناسورها این موجودات غول پیکر طبیعی حاکم بر خشکیها بودند هیچ موجودی بزرگتر از یک بوقلمون در خشکی وجود نداشت. از طرف دیگر و از آنجائیکه هر گروه از موجود زنده که در سیر تکاملی خود به صورت ارتوژنتیسم Orthogenetism روند غول آسایی Gigatisme را در پیش گرفته باشند محکوم به فنا خواهند بود وجود چنین موجودات عجیب و غول آسا غیرطبیعی و برخلاف اکوسیستم بوده اند نه انقراض آنها با وجود این از نظر تداوم زمانی و طول عمر چینه شناسی دایناسورها موفقترین گروه در طول تاریخ آفرینش هستند زیرا حدود 130میلیون سال بر زمین حکمفرمایی داشته درحالیکه پستانداران با آن همه چابکی و هوشمندی 70میلیون سال از تکامل آنها می گذرد و با تمام عوامل اکولوژیکی چه کسی می تواند اطمینان داشته باشد که پستانداران بتوانند 70میلیون سال دیگر و یا انسان هزار سال دیگر بر روی کره زمین باقی خواهد ماند.
از تعداد 210 دایناسور شناخته شده در طول دوران دوم اکثر آنان با جثه متوسط 60cm تا 1/5 متر و 45 جنس با اندازه 4 تا 5 متر حدود 18 جنس با طول متوسط 25 تا 35 متر بوده اند و جالب اینکه تمام دایناسورهای غول پیکر از زیر راستهSauropoda مانندگروه Brontosaurus, Brachiosaurus , Camarosaurus, Apatosaurus, Diplidocus و … در ژوراسیک بر روی زمین حکمفرمایی می کردند و تماماٌ در ژوراسیک بالایی منقرض شده اند و هیچگاه به کرتاسه نرسیده اند و در کرتاسه زیرین نیز فقط دایناسورهایی می زیسته اند که حداکثر جثه آنها بین 6 تا 12 متر بوده مانند انواع: Iguoanodon, Corthosaurus, Edmontosaurus, Hypacrosaurus, Saurolophusو… بالاخره در کرتاسه بالایی گونه هایی بصورت معدود با جثه بین 3 تا 6 متر مانند Monoclonius , Ankylosaurus, Prosaurolophus, Stegosaurus, Triceratops و در پایان دوران دوم تنها دایناسورهایی به آخرین افق های ماستریشین راه می یابند که جثه ای در حدود 1/5 تا 2 متر بیشتر نداشته اند مانندProtoiguandon, Psittacosaurus, Hypsilophoden, Trachodon, Pinacosaurus, …
مضافاٌ بر اینکه در پایان کرتاسه نیز تمام دایناسورها و دیگر خزندگان انقراض نیافته اند و جنسهایی از آنها با جثه کوچک در حد Agma, Varana امروزی تا دوران سوم و عهد حاضر (انواع ایگوانا) نیز به حیات خود ادامه می دهند.
انواع خزندگان امروزی مانند لاک پشتان- ماران و تمساح ها که از تریاس بالایی تا کرتاسه زیرین ظاهر شده اند و در طول دوران سوم تنوع و تکامل یافته اند و تماماٌ جثه ای کوچک از چند سانتیمتر تا حدود یک متر داشته اند از حوادث کرتاسه مصون مانده و تا به امروز نیز دیده می شوند و حتی جنسهایی از آنها نیز جثه غول آسایی یافته اند مانند Chelonida و پیتونها که در کوچکترین تغیر اکوسیستم آینده مصون از انقراض نخواهند بود.
در مورد لاکپشتان منقرض شده در دوران دوم نیزبیشتر آنها در اواخر ژوراسیک یا کرتاسه زیرین بوده و زیرراستهCryptodira که در ژوراسیک تنوع نسبتاٌ زیادی داشته در اوائل ائوسن به نصف کاهش یافته و مجدداٌ در اواخر ائوسن تا میوسن، به 3برابر زمان کرتاسه می رسند و جالب اینکه اغلب گونه هایی که در کرتاسه پایانی کاهش یافته اند با جثه بزرگ بوده اند و انواعی که در دوران سوم تنوع یافته اند تمام دارای جثه متوسط یا کوچک بوده اند.
خزندگان آبی یا ابکتیوزورین ها نیز که در لیاس و ژوراسیک تنوع بیشتری داشته اند در اواخر ژوراسیک تقریباٌ از بین رفته و فقط یکی دوجنس به کرتاسه رسیده اند مانند Elasmosaurus, Hydrotherosaurus.
بررسیهای چینه شناسی نشان می دهد که آهنگ انقراض دایناسورها از تریاس بالایی شروع شده بطوریکه پاره ای از دایناسورها مانند: Plateosaurus, Lariosaurus, Anchisaurus, Tanystropheus و … که در تریاس بالایی انقراض یافته اند ولی بیشترین انقراض دایناسورها در ژوراسیک بالایی صورت گرفته نه در کرتاسه بالایی از طرف دیگر ظهور و انقراض گروههای مختلف بی مهرگان و مهره داران در طول زمان دائماٌ تکرار شده بطوریکه در نهشته های چینه شناسی 8 مرحله نابودی بزرگ ثبت شده از جمله اواخر پرمین و در مرز تمام دورانها و دوره های مهم زمین شناسی،آخرین انقراض حدود 12هزار سال قبل نابودی پستانداران غول آسا مانند ماموت ها- گربه های دندان خنجری و … بوده است.
در بررسیهای دقیق پالئواکولوژی علل اصلی ظهور و انقراض گروههای مختلف حیاتی اعم از سلسله گیاهی و یا جانوری را مربوط به تغییرات زمین ساختی و زیست محیطی به عنوان عوامل اصلی و دگرگونیهای ژنتیکی در خزانه های ژنی و موتاسیون پذیری واحدهای حیاتی ناشی از مهاجرت های درونی و بیرونی، تهاجم های گروهی، رقابت های تغذیه ای و بالاخره سازش کاری یا عدم تطبیق محیطی یک گروه خاص در یک زمان معین به صورت تدریجی به عنوان عواملی ثانوی بخوبی توجیه نمود و نیازی به دخالت مستقیم و ناگهانی عوامل فرازمینی یا درون زمینی نمی باشد.
ارائه فرضیه فرازمینی (آسمانی) برخورد شهاب سنگها که اولین بار توسط Walter Alwarez با مشاهده یک لایه نازک ایریدیوم دار در کرتاسه پایانی ایتالیا عنوان گردید و یا فرضیه فورانی آتشفشانی عظیم کورتیلو یادآور فرضیه خلقت آسمانی Richter در سال 1868 است که وقتی متفکران زمان در توجیه سیر آفرینش حیات بر روی کره زمین عاجز مانده بودند نطفه حیات اولیه را بر روی کره زمین در آسمانها جستجو می نمودند.
در عصر کنونی نیز عدم توجه به داده های چینه شناسی، پالئواکولوژی و فسیل شناسی به علت اینکه اینگونه نظرات همواره نیاز روحی و تخیلی علاقمندان به فلسفه های ماوراءالطبیعه (متافیزیک) را بیشتر تامین می نماید زمان زیادی در اذهان عمومی و گاهی محافل علمی چنان رشد می نمایند که تا مدت های مدیدی جایگزین کردن اندیشه های علمی جدید ممکن نخواهد بود.
از دیدگاه پالئواکولوژی در زمانیکه دایناسورها این موجودات غول پیکر طبیعی حاکم بر خشکیها بودند هیچ موجودی بزرگتر از یک بوقلمون در خشکی وجود نداشت. از طرف دیگر و از آنجائیکه هر گروه از موجود زنده که در سیر تکاملی خود به صورت ارتوژنتیسم Orthogenetism روند غول آسایی Gigatisme را در پیش گرفته باشند محکوم به فنا خواهند بود وجود چنین موجودات عجیب و غول آسا غیرطبیعی و برخلاف اکوسیستم بوده اند نه انقراض آنها با وجود این از نظر تداوم زمانی و طول عمر چینه شناسی دایناسورها موفقترین گروه در طول تاریخ آفرینش هستند زیرا حدود 130میلیون سال بر زمین حکمفرمایی داشته درحالیکه پستانداران با آن همه چابکی و هوشمندی 70میلیون سال از تکامل آنها می گذرد و با تمام عوامل اکولوژیکی چه کسی می تواند اطمینان داشته باشد که پستانداران بتوانند 70میلیون سال دیگر و یا انسان هزار سال دیگر بر روی کره زمین باقی خواهد ماند.
از تعداد 210 دایناسور شناخته شده در طول دوران دوم اکثر آنان با جثه متوسط 60cm تا 1/5 متر و 45 جنس با اندازه 4 تا 5 متر حدود 18 جنس با طول متوسط 25 تا 35 متر بوده اند و جالب اینکه تمام دایناسورهای غول پیکر از زیر راستهSauropoda مانندگروه Brontosaurus, Brachiosaurus , Camarosaurus, Apatosaurus, Diplidocus و … در ژوراسیک بر روی زمین حکمفرمایی می کردند و تماماٌ در ژوراسیک بالایی منقرض شده اند و هیچگاه به کرتاسه نرسیده اند و در کرتاسه زیرین نیز فقط دایناسورهایی می زیسته اند که حداکثر جثه آنها بین 6 تا 12 متر بوده مانند انواع: Iguoanodon, Corthosaurus, Edmontosaurus, Hypacrosaurus, Saurolophusو… بالاخره در کرتاسه بالایی گونه هایی بصورت معدود با جثه بین 3 تا 6 متر مانند Monoclonius , Ankylosaurus, Prosaurolophus, Stegosaurus, Triceratops و در پایان دوران دوم تنها دایناسورهایی به آخرین افق های ماستریشین راه می یابند که جثه ای در حدود 1/5 تا 2 متر بیشتر نداشته اند مانندProtoiguandon, Psittacosaurus, Hypsilophoden, Trachodon, Pinacosaurus, …
مضافاٌ بر اینکه در پایان کرتاسه نیز تمام دایناسورها و دیگر خزندگان انقراض نیافته اند و جنسهایی از آنها با جثه کوچک در حد Agma, Varana امروزی تا دوران سوم و عهد حاضر (انواع ایگوانا) نیز به حیات خود ادامه می دهند.
انواع خزندگان امروزی مانند لاک پشتان- ماران و تمساح ها که از تریاس بالایی تا کرتاسه زیرین ظاهر شده اند و در طول دوران سوم تنوع و تکامل یافته اند و تماماٌ جثه ای کوچک از چند سانتیمتر تا حدود یک متر داشته اند از حوادث کرتاسه مصون مانده و تا به امروز نیز دیده می شوند و حتی جنسهایی از آنها نیز جثه غول آسایی یافته اند مانند Chelonida و پیتونها که در کوچکترین تغیر اکوسیستم آینده مصون از انقراض نخواهند بود.
در مورد لاکپشتان منقرض شده در دوران دوم نیزبیشتر آنها در اواخر ژوراسیک یا کرتاسه زیرین بوده و زیرراستهCryptodira که در ژوراسیک تنوع نسبتاٌ زیادی داشته در اوائل ائوسن به نصف کاهش یافته و مجدداٌ در اواخر ائوسن تا میوسن، به 3برابر زمان کرتاسه می رسند و جالب اینکه اغلب گونه هایی که در کرتاسه پایانی کاهش یافته اند با جثه بزرگ بوده اند و انواعی که در دوران سوم تنوع یافته اند تمام دارای جثه متوسط یا کوچک بوده اند.
خزندگان آبی یا ابکتیوزورین ها نیز که در لیاس و ژوراسیک تنوع بیشتری داشته اند در اواخر ژوراسیک تقریباٌ از بین رفته و فقط یکی دوجنس به کرتاسه رسیده اند مانند Elasmosaurus, Hydrotherosaurus.
بررسیهای چینه شناسی نشان می دهد که آهنگ انقراض دایناسورها از تریاس بالایی شروع شده بطوریکه پاره ای از دایناسورها مانند: Plateosaurus, Lariosaurus, Anchisaurus, Tanystropheus و … که در تریاس بالایی انقراض یافته اند ولی بیشترین انقراض دایناسورها در ژوراسیک بالایی صورت گرفته نه در کرتاسه بالایی از طرف دیگر ظهور و انقراض گروههای مختلف بی مهرگان و مهره داران در طول زمان دائماٌ تکرار شده بطوریکه در نهشته های چینه شناسی 8 مرحله نابودی بزرگ ثبت شده از جمله اواخر پرمین و در مرز تمام دورانها و دوره های مهم زمین شناسی،آخرین انقراض حدود 12هزار سال قبل نابودی پستانداران غول آسا مانند ماموت ها- گربه های دندان خنجری و … بوده است.
در بررسیهای دقیق پالئواکولوژی علل اصلی ظهور و انقراض گروههای مختلف حیاتی اعم از سلسله گیاهی و یا جانوری را مربوط به تغییرات زمین ساختی و زیست محیطی به عنوان عوامل اصلی و دگرگونیهای ژنتیکی در خزانه های ژنی و موتاسیون پذیری واحدهای حیاتی ناشی از مهاجرت های درونی و بیرونی، تهاجم های گروهی، رقابت های تغذیه ای و بالاخره سازش کاری یا عدم تطبیق محیطی یک گروه خاص در یک زمان معین به صورت تدریجی به عنوان عواملی ثانوی بخوبی توجیه نمود و نیازی به دخالت مستقیم و ناگهانی عوامل فرازمینی یا درون زمینی نمی باشد.
ارائه فرضیه فرازمینی (آسمانی) برخورد شهاب سنگها که اولین بار توسط Walter Alwarez با مشاهده یک لایه نازک ایریدیوم دار در کرتاسه پایانی ایتالیا عنوان گردید و یا فرضیه فورانی آتشفشانی عظیم کورتیلو یادآور فرضیه خلقت آسمانی Richter در سال 1868 است که وقتی متفکران زمان در توجیه سیر آفرینش حیات بر روی کره زمین عاجز مانده بودند نطفه حیات اولیه را بر روی کره زمین در آسمانها جستجو می نمودند.
در عصر کنونی نیز عدم توجه به داده های چینه شناسی، پالئواکولوژی و فسیل شناسی به علت اینکه اینگونه نظرات همواره نیاز روحی و تخیلی علاقمندان به فلسفه های ماوراءالطبیعه (متافیزیک) را بیشتر تامین می نماید زمان زیادی در اذهان عمومی و گاهی محافل علمی چنان رشد می نمایند که تا مدت های مدیدی جایگزین کردن اندیشه های علمی جدید ممکن نخواهد بود.